خلاصه ماشینی:
"اما از همروزگاران ما،بسیارند شاعرانی که حد اقل سطرهایی برای جامعه به ارث گذاشتهاند:"تو را من چشم در راهم"یا"آی آدمها"(نیما)،"روزگار غریبی است نازنین"(شاملو)،"سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت"(اخوان)،"آب را گل نکنیم"(سپهری)،"سبز خواهم شد، میدانم"(فرخزاد)،"جان خود در تیر کرد آرش،کار صدها صد هزاران تیغه شمشیر کرد آرش"(کسرایی)یا حتی در همین روزگار نزدیک،"چقدر زود دیر میشود"(قیصر)،هنوز بر سر زبانها هستند.
گفتم:"این سوتسوتک برای چیست؟ (به تصویر صفحه مراجعه شود) گفت:"الآن میبینی"و بلا فاصله در سوتک دمید،هنوز سومین صدا برنخواسته بود که بلبلی وحشی از طرف باغچه سراسیمه پاسخ داد.
خانم صفارزاده سرودههایی را برای ترجمه علامت زده بود که من به دلایل فنی یا حتی سلیقهای از ترجمهشان سرباز میزدم و سرودههای دیگری را پیش میکشیدم که سرانجام کتابی شد با عنوان سفر عاشقانه که در بیروت به چاپ رسید.
" روزی دیگر گفت:"خانمی عرب که در زمینه شعر ایران و عرب تحقیق میکند، آمده بود میگفت سرودههای نزار قبانی به شعرهای من شبیه است."