اما این که نویسندۀ امروز ازاین نثر چه م تواند آموخت فکر میکنم پاسخشهمان است که در مورد هر نثر خوب دیگر میتوان گفت.
من خود برخی جوانانرا دیدهام که این گونه آثار را به سبب مضمون آنها خوشنمیداند چرا که برخی مضامین این نوشتهها،مثلاروایات عطار در تذکرة الاولیاء به چشمشان عقایدیخرافی و باورنگردنی میآید،به گمان من باید به اینجوانان شیوۀ لذت بردن از نثر خوب را بیاموزیم و نیزیادآوری کنمی که بسیاری از این روایات و گفتهها درحکم تمثیل و استعاره وتصویرپردازی است که درادبیات همۀ ملل وجود دارد.
ومهمتر از همه این که به جوانان یادآور شویم که شماریاز این عارفان،و البته نه همۀ آنها،مردمانی هنرمند،روشنبین و صادق بودهاند که میکوشیدهاند در آن پاسخ به اقتراحاز متون صوفیه چه آموختهاید؟ &%02825AMKG028G% روزگار تعصبهای خام و خشک اندیشیها و بدلعابیها،با نگاهی متفاوت هستی انسان،چگونگی سرنوشت او ورابطهاش با خداوند را کشف کنند و به دیگران بنمایند واز این رهگذر عالمی و آدمی زیباتر بسازند و ما تجلیاین اندیشه را در شعر و نثر و موسیقی و معماری اینسرزمین میبینیم،که هر یک براستی و در جای خود زیباو عمیق و انسانی است.