خلاصه ماشینی:
"البته یواشیواش آموختهام که جهان از زن یک تعریفی دارد و بهتر است برای اینکه خیلی اذیت نشوم این چهارچوب را بدون اینکه کاملا مطیعش باشم رعایت کنم.
-میلانی:از این پیشینیان ادبی کدام یک بیشتر روی شما اثر گذاشتهاند؟ -پارسیپور:خواندن کارهای خانم دانشور به راستی برای من ارزشمند بوده است.
-میلانی:تعریف شما از زنانه چیست؟ -پارسیپور:تصور میکنم تعریق سنتی زن در جامعهء ما ارتباط بسیار تنگاتنگی با شرایط آب و خاک ایران دارد که منطقهای نیمهخشک و کم آب است.
گاهی با خودم فکر میکنم اگر زنها بخش خلاق و آفرینندهء ذهنشان واقعا به کار افتاده بود شاید اختراعاتی میکردند که این شکل نبود.
-میلانی:واقعا معتقدید که تخیل زنانه فعال نبوده است؟ -پارسیپور:ببینید،طرف مقابل هیچوقت از زن توقع ندارد که بیندیشد و چون او متوقع نیست که زن بیندیشد،هربار که زن میخواهد بیندیشد یک خندهء تمسخرآمیز میکند یا سعی میکند بلافاصله او را بلند کند تا به این ترتیب رویش نفوذ بگذارد،بنابراین قوای استدلالی مغز این زن کلی،بخشی که اندیشه میآفریند،میسوزد.
-میلانی:شاید همانطور که خودتان هم اشاره کردید اندیشهء"علمی"زنانه به حکم محدودیتهایی که بر آن تحمیل شده نتوانسته رشد کامل بکند ولی تصور میکنم منطق و حکمت زنانه همیشه فعال و شکوفا بوده استـ -پارسیپور:اصولا در تمام دنیا به سلسله مشاغلی برمیخوریم که در آغاز زنها به وجود آوردهاند و بعد مردها از آنها آموختهاند.
آیا لیلا در طوبا و معنای شب یک روی این سکهء دو پهلو است؟ -پارسیپور:نگاه کنید به نوع رفتاری که در جامعهء ما با زن بوده و یا حرفهای زنندهای که راجع به زن زده میشود."