چکیده:
در این مقاله،نظر به اهمیت موضوع ادارک زیباشناختنی در«معرفتشناسی تفکر ایرانی در دوره اسلامی»،نگارنده به بررسی و تبین جایگاه مطالعات زیباشناسی در رسالات موسیقی ایرانی در دوره اسلامی میپردازد.تدقیق این موضوع جدای پاسخگویی به مسئله مبهم«عدم پرداختن حکمای ایران به مقوله زیباشناختی»به چگونگی نگرش صحیح به آثار موسیقایی دستگاهی-که میراثدار همان تفکر سنتی ادوار گذشته تمدن اشاره شده است-و«ادارک زیباشناسانه»بایسته آن یاری خواهد رسانید. در ابتدا،نگارنده نخست به بررسی و معرفی دو دیدگاه کلی و رایج معاصر،درباره زیباشناسی در آثار هنری میپردازد. در گام بعدی پس از معرفی موسیقی به عنوان متعلق مورد پژوهش(زیباشناسی موسیقی)،نخست تلاش میشود تا جایگاه موسیقی در طبقهبندی علوم حکمای ایران در دوره اسلامی معرفی و بررسی شود. سپس نگارنده با ارائه مهمترین تعاریف و تلقیات متفکرین-موسیقیدانان ادوار گوناگون تاریخ موسیقی دوره اشاره شده از مفاهیمی نظیر موسیقی،هنر،صناعت و تشریحتناسب بن این مفاهیم،تلاش می کند تا با بررسی«همزمانی»مقولات فوق (Synchronical Survey) ،ماهیت و جایگاه زیباشناسی و مطالعات معطوف به آن را- در تفکر دوره اشاره شده-باز شناسد. در خاتمه با استناد به شواهد ارائه شده،از رهیافتی تطبیقی،کیفیت و میزان تناسب ماهیت زیباشناسی دوره مذکور با دو دیدگاه اشاره شده نخست،مورد ارزیابی قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"اما نکته اینجاست که وجود این بیان زیباشناختی از یک سو و حساسیت مجریان و پدیدآوران موسیقی دستگاهی در اجرای ظرایف ابژه موسیقی دستگاهی و یا حتی در مناسبات اخلاقی-اعتقادی آن،از سوی دیگر میتواند این پرسش را در ذهن برانگیزد که این نظام نشانهشناختی قانونمند،چگونه تکوین یافته است؟آیا میتوان نضج طیف وسیع دلالتهای معنا شناختی این فرهنگ را ناآگاهانه دانست؟آیا در سلسله مباحث حکمی فرضیهپردازان فرهنگ ایرانی-اسلامی،زیباشناسی به عنوان یک موضوع مستقل مورد بحث واقع شده است یا خیر؟اساسا کدام مفهوم عام از واژه زیباشناسی در موسیقی ایران در دوره اسلامی مصداق دارد؟و یا به فرض نبود مطالعات زیباشناسی چگونه زیبایی در این هنر ظهور و تداوم مییابد؟ نظر به اینکه زیباشناسی،در هردو مفهوم فوقالذکر،از هنر سر برآورده و لذا اضافه بر هنر است؛برای پاسخگویی به سؤالاتی از این دست،در نخستین گام ناگریز میبایست در آرای فرضیه پردازان موسیقی ایرانی در دوره اسلامی به تشریح جایگاه موسیقی در طبقهبندی علوم پرداخت.
برای نمونه،در رساله غزنوی موسیقی،«علم و یا صناعتی شریف و مفید برای اطباء»اطلاق میشود(غزنوی:125)هر چند که در دیگر رسائل متقدم اسلامی-ایرانی نظیر آثار ابن سینا(نک مشحون 1380:151)مجمل الحکمه(همان:53)،کنز التحف(69)و یا آثار متأخرتر نظیر الادوار صفی الدین (Touma 1976:43) جامع الالحان(105)و شرح الادوار (190)نیز تأثیر درمانگری موسیقی و پیوند آن با علوم درمانی از طریق بیان ارتباط امزجه و اخلاط با مقامات و یا سیمهای چهارگانه عود و یا رابطه هرمقام با ساعات و یا یکی از افلاک منطقه البروج مطرح بوده است(قس مسعودیه 1365:34)."