"در این بررسی نشان داده شده است که معنویت (عرفان) و الهیات در قرون اولیه مسیحی از یکدیگر جدایی نداشتند.
در طول دوره روشنگری، رشد تحقیقات علمی به عنوان راهی به سوی حقیقت و یقین، شکاف بین معنویت و الهیات را عمیقتر کرد.
الهیات قیاسی به سوی تأمل جدی بر تجربه خدا گراییده است و الهیات معنوی جای خود را به یک مفهوم فراگیر و پویاتر، یعنی «معنویت» داده است.
در تحقیقات معاصر برای کشف روابط جدید بین معنویت و الهیات سه قلمرو به شرح زیر به چشم میخورد: 1.
هم اکنون معنویت جای خود را به عنوان یک موضوع میانرشتهای برای تحقیق در دانشگاه باز کرده است و غالبا بر این عقیدهاند که معنویت یک رشته مستقل است که علاوه بر الهیات، از دانشهایی چون تاریخ، روانشناسی، دین تطبیقی و انسانشناسی اجتماعی نیز بهره میگیرد."