چکیده:
خاندان بنی امیه پس از به دست آوردن خلافت در سال 41 ه.ق و انتقال مرکز خلافت از کوفه به شام برای توسعهء قلمرو و همچنین تسلط بر راههای تجاری و بازرگانی غرب به شرق،فتوحات اسلامی را که از زمان خلیفهء دوم آغاز شده بود،ادامه دادند،تا با عنوان جهاد با کفار،هم برای خود مشروعیت دینی کسب نمایند و هم به توسعهء ارضی بپردازند و به این وسیله خود را حامی اسلام و توسعهدهندهء دین در میان مسلمانان اعلام نمایند و اعمال غیر مشروع خود را که با اصول اسلامی و سنت پیامبر اسلام(ص)مخالف بود و مورد انتفاد بسیاری از بزرگان اسلامی قرار میگرفت را توجیه نمایند و تمام توجه جامعهء اسلامی را به جنگ با کفار معطوف کنند.به همین دلیل نیز به جنگ با روم شرقی پرداختند.بنابراین،بیشتر روابط این خلافت با امپراتوری روم شرقی بر پایهء دشمنی و جنگ بود.البته این به آن معنا نیست که مراودهء بازرگانی صورت نمیگرفت،زیرا بازرگانان دو طرف در کشورهای یکدیگر رفتوآمد داشتند و در واقع روابط تجاری بین غرب و شرق محسوب میشدند. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع و مآخذ،سعی شده روابط میان دو دولت بررسی گردد تا به این وسیله اهداف اقتصادی و سیاسی خلفای بنی امیه به رغم ظاهر دینی آن،آشکار عیان شود.