"و چه تلخ تکرار میشود این واژه«هم»در این سالها،انگار دست مرگ به عمدی گزنده به سمتوسویی دراز شده است که تکرار غمگنانه«هم» در بین جماعت اهل هنر و اندیشه به«همهمه»تبدیل شود.
نمیدانم،چند بار و فقط در این دو سال اخیر این واژه را برای مرگ عزیزی تکرار کردهایم،عزیزانی که نبود هر کدامشان در سوتوکور اندیشه و هنر،نبود یک ستاره است و نمیگویم آفتاب.
چنانکه عمران صلاحی«هم»به ناگاه و بیهنگام رفت!اما دفتر و دستک تقدیر و گاه آمدورفت را دستی دیگر رقم میزند و بر فرمان و دستینه این دست جز تسلیم و رضا گزیری نیست.
«قیصر»شاعری اثرگذار بود،و انسانی فرهیخته و مثل هر انسان دیگری آمیختهای از اندیشهها و احساساتی گاه متضاد و رسیدن به حقیقت برای کسی که جستجوگر آن است جز با حضور همین تضادها ممکن نمیشود و قیصر هم جستجوگر حقیقت بود و این را در فراز و فرودهای زندگیاش میتوان به روشنی دید."