خلاصه ماشینی:
"جهان اسلام دارای حوزههای علمی وسیعی است که میتوان از آن به علوم اسلامی یاد کرد که منابع متعدد و وسیعی در هریک از شعب این علوم خلق شده است.
بهطور اخص تعریف«مطالعهء شکل مادی آثار مکتوب،با مقایسه اختلافات موجود در چاپها،تحریرها و نسخهها به منظور تعیین تاریخ و تحول متنها»،پذیرفته شده است که برای نسخ خطی و نادر نیز به کار میرود.
در این تعریف که به آن اشاره شد،چون جنبههای استنادی آثار مکتوب ملحوظ میگردد،کلیهء منابع تفسیری و حتی منابع حدیث از جمله آثار«کتابشناسی»است که دامنه و وسعت معرفت کتابشناسی را تعیین میکند:یعنی کلیه آثاری که رویکردی به آثار مکتوب و معرفی آنها دارد از سلسله آثار «کتابشناسی»به حساب میآیند و وارد مقال کتابشناسی اسلامی میگردد،که به حوزههای علوم قرآنی و علوم حدیث و تفسیر برمیگردد.
در یک مقیاس کلان میتوان سرزمینهای اسلامی را با زبان آنها مشخص ساخت که امروزه نیز این زبانها زندهاند و در نواحی وسیعی رایج هستند: 1.
در واقع تدارک کتابشناسی بصورت auto-bio-bibliografy در یونان رایج بوده است و همین جریان با ترجمهء منابع سریانی به عربی،وارد جهان اسلامی شده بود.
ازسویدیگر دانشمندان اسلامی در منابع خود به ذکر آثار علمای پیشین میپرداختند که میتوان به ابن ابی اصیبعه اشاره کرد که در عیون الانباء فی طبقات الاطباء دویست و سی و هشت کتاب از برای رازی میشمارد.
کتابشناسیهای اسلامی در دیگر قلمروها تهیه و تدارک کتابشناسیهای اسلامی در دیگر قلمروها،به تبع پیدایش و گسترش فن کتابت و علم کتاب در جهان اسلام، برای شناخت جوامع اسلامی ضرورت پیدا کرد و علمای اروپایی بهطور پیگیر شناخت کتابشناسیهای اسلامی را دنبال کرده و شروع به ترجمه و انتشار آنها کردند."