خلاصه ماشینی:
"اما به دلایلی که در این گفتگو بحث شده ما بدبختی خودمان را از دیگران میبینیم و آنگاه هم که نگاهی انتقادی به درون جامعه میکنیم فقط پادشاهان را بهعنوان عامل بدبختی پیدا میکنیم که بنا به«فطرتشان»در ازمنه قدیم به تنهای و گاه همسو با«انیران»و در زمان های نزدیکتر با همدستی استعمار و امپریالیسم کاری جز خشکاندن ریشه سعادت و پیشرفت این ملت را نداشتهاند!البته بودند محققانی که این تحلیلها را خطا میشمردند،و علت العلل عقبماندگی ایران را داخلی میدانستند،چنانکه در قرآن کریم آمده است«خداوند حال هیچ قومی را دگرگون نکند تا وقتی که خود آن مردم حال خود را تغییر دهند»یا از رسول اکرم0ص)نقل است که«کیف تکونوا یولی علیکم»یعنی هرگونه که هستید همانگونه بر شما حکومت میشود،اما دریع که این تعالیم را کمتر به دیده گرفتیم و فریاد اصلیمان این شد که علت بدبختی ما استعمار و امپریالیسم و پادشاهان بودهاند: من نمیخواهمی ریشهیابی کنم که چرا آقای دکتر نقیپور چنین نقدی را برای تحریف کتاب «توهم توطئه»نوشته است،ولی به هرحال بحث چو گفتگو هم قواعدی دارد،و به این شکل اصلا جایی برای بحث و گفتگو نمیماند،به خصوص اینکه منتقد کتبا پا را از این هم فراتر میگذارد و (به تصویر صفحه مراجعه شود) من و دکتر زیبا کلام را متهم میکند که سنگ امپریالیسم را به سینه میزنیم!او حتی کنجکاو از اینکه چرا دکتر زیبا کلام پس از هشت سال تحصیل شیمی به عولم سیاسی پرداخته است میگوید:«زندگی خصوصی هرکسی به خودش ارتباط دارد،اما اگر معلوم میشد که در گرایش ایشان از علم شیمی به علوم سیاسی چه هدفی نهفته است،چه بسا به فهم درک بهتر نظرات ابرزا شده در«توهم توطئه»کمک میکرد» عبرتآموز است که چطور یک دید آغشته به «تئوری توطئه»به جای تحلیل جامعه شناختی علل عقبماندگی ایران به تحلیل پلیسی از کسی میپردازد که به«تئوری توطئه»معتقد نیست!در واقع منتقد خود دچار بدترین توهمهاست و طبیعی است که برای اثبات توهمات خود دست به تحریف واقعیت کتاب بزند،فقط به دلیل این حرف ساده که نمیشود ما دچار عقبماندگی تاریخی باشیم،ولی مقصرش دشمنان ما باشند!"