خلاصه ماشینی:
"یا در شرکتی که تأسیس میکنند یکعده سهام برای خودمخصوص میکنند بعنوان اینکه مؤسس بودهاند-البته این حق را تا حد مشروع باید داشته باشند ولی اگر بیش از حد انصاف برای خود سهم قابل شوند مثل این است که از سهم دیگران که سرمایه میآورند بردارند یا برای سهام خود امتیازاتی قائل میشوند که اگر صاحبان سهام در اول توجه بآن نکنند بعدها میبینند که باوجود اینکه شرکت منفعت دارد چیزیکه قابل باشد بآنها نمیرسد یا حصههای غیر نقدی در شرکت گذاشته و آن حصهها را خیلی بیش از آنچه ارزش دارند قیمت میگذارند و بآن نسبت در منافع و تقسیم دارائی شرکت سهیم میشوند مدیران شرکت چون مسئولیتشان مثل سایر شرکاء محدود است باندازهء که در شرکتهای تضامنی یا نسبی ممکن است دلسوزی بنمایند در اینجا نخواهند کرد و ممکن است در نتیجه بیاحتیاطی آنها یا در نتیجه سود معینی که داشته باشند منافع شرکت حیفومیل بشود در شرکتهای سهامی اگرچه مدیرها انتخابی خواهند بود و شرکاء در انتخاب مدیرها دخالت دارند ولی دستهبندی ها و تبانیهائی بعمل میآید که غالبا اداره شرکت بدست چندنفر که سرمایه بیشتر دارند افتاده و عملیات شرکت متوجه بطرفی میشود که بیشتر با منافع شخصی آنها موافقت داشته باشد لزوم مقررات دقیق قانونی معایبی که ممکن است از شرکت سهامی بروز کند غیرقابل احتراز نمیباشد البته دلسوزی مدیران و صداقت مؤسسین شرکت سهامی باندازهء که در شرکتهای تضامنی یا نسبی دارند نمیباشد-ولی این نقص در مقابل فوائد بسیاری که شرکت سامی دارد قابل اغماض است و باید بجای دلسوزی و نفع شخصی مسئولیت و وظیفهشناسی را بر- قرار کرد."