خلاصه ماشینی:
"در بین دو جنگ نظام«تک حزبی»در ایتالیا،در آلمان،در اسپانیا و در پرتقال تقلید شد ولی در این کشورها پایه نظری«تک حزبی»در انکار وجود طبقههای گونهگون در داخل یک کشور ملت مبتنی بود و از اینجا نتیجه میگرفتند تنها یک حزب میتواند نشانه و مظهر ارداده و منافع ملت باشد و تعدد حزبها میان مردمی که یگانهاند چند دستگی ایجاد میکند و به یگانگی ملی خلل وارد میسازد.
(2)-برای نشان دادن فرق میان حزب چپ و راست(انقلابی و محافظهکار)یکی از بیانیههای خیابانی را که در جریان قیامش در تبریز منتشر کرده است و کروی آنرا در صفحه 188«تاریخ هیجده ساله آذربایجان»آورده است،نقل میکنیم«دیگر وقت آن رسیده است که اصلاحات را فقط از نظریات قصد ننموده عملیات را نیز بطور استوار و محکم بروی یکزمینه صحیح تکیه و استناد بدهند- چنانکه معلوم است-رادیکالیسم یعنی جذریت در مسالک مستلزم عملیات عمیقه و اقدامات سریعه و قاطعه است که عیوبات مشهود و موجوده را بالمره از بیخ و بین کنده هیئت جامعه را بیک باره از اثرات نتایج شوم آن خلاص بخشد-بر عکس رادیکالیسم اوپورتونیسم با فرصتجویی و ملاحظهکاری در مسالک سیاسیه مروج معاطلات و مسامحات بیهوده که اغلب بهانه یگانه آنها عبارت از تصور یک عده اشکالات عمل و موانع موجود است،ایندو مسلک را میتوان از چند نقطه نظر ملاحظه نمود و در تطبیق آنها طرق عدیده پیشبینی نمود،ولی از مقایسه دو قول شارح فهمیده خواهد شد که در مملکتی که همه چیز داعی و هادی بر اهمال و مسامحه میباشد قاطعترین و صالحترین طریق حل مسائل معلقه و اجرای اساسیه فقط در سایهء یک رادیکالیسم معین و لا یتزلزل میتواند صورت بگیرد..."