چکیده:
نویسنده در این نوشتار،باتوجه به مطرح شدن زاویهی دید در کتاب ادبیات فارسی(3)،پیرامون آن مطالبی ارائه داده است.
خلاصه ماشینی:
"همانطور که میبینید داستان از زبان شخصیت اصلی در زاویهی دید اول شخص نقل شده است.
اگر راوی اول شخص به جای شخصیت فرعی داستان روایتکننده داستان باشد؛در این صورت او بیرون از داستان،داستان را روایت میکند.
هرگاه داستان،داستان غریبی باشد و ماجرای خارق العادهای داشته باشد،یا در آن اتفاقی بیفتد که باور کردن آن مشکل به نظر برسد،نویسنده از زاویهی دید اول شخص کمک میگیرد و شخصیت اصلی داستان را نقل میکند که واقعه را تا حدودی قابلپذیرش جلوه دهد.
زاویهی دید سومشخص اگر زاویهی دید داستان،به شیوهی سومشخص و از نوع دانای کل باشد، باید راوی را اندیشهای بیرونی و توانمند دانست که شخصیتهای داستان را از بیرون داستان رهبری میکند؛دقیقا بینندهی اندیشهها و کردههای آنان است و در عمل،حکم همهچیز دانی را دارد.
». «قسمتی از داستان خیروشر» در این دو اثر،که جزء ادبیات داستانی سنتیاند،زاویهی دید یا زاویهی روایت آنها سومشخص دوربینی یا نمایشی است،که راوی داستان شخصیتهای داستان را از بیرون داستان رهبری میکند،دقیقا بینندهی اندیشهها و کردههای آنان است و در عمل،حکم همهچیزدانی را دارد.
»«قسمتی از داستان گیلهمرد،بزرگ علوی» دیدگاه این داستان یا زاویهی دید به شیوهی سوم شخص و از نوع دانای کل است که راوی اندیشهای بیرونی و توانمند است که شخصیتهای داستان را از بیرون داستان رهبری میکند.
دقیقا بینندهی اندیشهها و کردههای آنان است و در عمل،حکم همهچیزدانی را دارد و نسبت به شخصیتهای دیگر و اوضاع و احوال حاکم بر داستان داوری میکند و وضعیت و موقعیتهای زمانی و مکانی داستان را شرح میدهد."