خلاصه ماشینی:
در زیر به بررسی شیوههای مدیریت و ضرورت ایجاد تغییر در آنها برای رسیدن به موفقیت در آینده اشاره میگردد: رویکرد مکانیکی قرنها است که بعضی از فیلسوفان و دانشمندان،جهان را یک ماشین میپندارند؛ ماشینی که میتواند به قسمتهای کوچکتر تقسیم شود و مورد باز سازی قرار گیرد.
مدیریت برای برنامه ریزی آینده با نگاه به گذشته،آموزش دیده بود و به کار کنان بیان میشد بزرگترین خدمت آنها به سازمان این است که مسائل عاطفی و احساسی را با خود وارد سازمان نکنند.
برخی از فرضیههایی که این رویکرد بر آنها استوار است عبارتند از: *برای توصیف موقعیتها میتوان از ارتباط علت و معلولی استفاده کرد؛ *وقتی که یک روش به کار گرفته میشود و نتایج مورد نظر را ایجاد میکند از آن میتوان در آینده نیز برای گرفتن همان نتایج استفاده کرد؛ *مدیران از آنچه درباره کار کنان و نیازهای آنان میدانند،برای نظارت آنها بهره میگیرند؛ *کار کنان باید شرح شغلی معین داشته باشند که آنها را به رفتارهایی محدود سازد که به وسیله مدیریت تعیین میشود؛ *در این گونه سازمانها برای قدرت و انتقال اطلاعات میتوان سلسله مراتب مشخصی را در نظر گرفت.
جهان به طور مداوم در وضعیت تغییر و ماهیت آن نیز غیر قابل نظارت و کنترل است و پیش بینی آینده آن تقریبا میسر نیست.
رهبران گروههای جاز میباید موسیقی را گزینش و موسیقیدانهای کار آزموده را انتخاب کنند و قطعه مورد نظر خود خیلی از مدیران با وارد شدن جهان به هزاره سوم به فکر متحول کردن اداره سازمان افتادهاند.