خلاصه ماشینی:
"شاخههای اهریمنی تروریسم از همین جا به رویش میکنند:ماجرا فقط به کشتن چند تن بیگناه ختم نمیشود:بعد نوبت بیم و هراس در زندگی روزانه است و پایمان شدن هدفهای زندگی و ناامنی فضاهای همگانی آثار مشابه داشته باشد،ولی کسی برای آن برنامهریزی نمیکند؛افزایش بزهکاری حاصل کارهای هزاران تصمیمگیرندهء مستقل از یکدیگر است که دستی نامریی آنها را با هم جمع میکند.
فعالان سیاسی یک چیز را آنقدر تکرار میکنند تا کارآزموده شوند،و به هیچوجه روشن نیست که کی دیگر چارهای نمیبینند همین حکم در مورد آن دسته از مأموران دولت نیز صادق است که میگویند همه چیز را امتحان کردهاند و اکنون دیگر چارهای نیست بجز گروگانگیری و بمباران دهکدههای روستاییان.
مگر توقع دیگری هم میتوانستند داشته باشند؟پاسخ این است که کودکان و حتی بزرگسالان قربانی تروریسم نیز مانند هرکسی که فعالانه در جنگ یا پاکسازی قومی یا سرکوبهای سیاسی وحشیانه شرکت نجسته است،حق بهرهمندی از عمر طبیعی داشتهاند."