خلاصه ماشینی:
"تا شهر پنجضلعی آزادی (به تصویر صفحه مراجعه شود) واصف باختری (افغانستان) نامت را بر کدامین سنگ این بادیه به حکم کنم که دیگر هیچ کاروانی از این درشتناک رهگذران عبور نخواهد کرد بالابلند بانوی بغداد باورهای پرندین شهرزاد شکیبای روایتها در یک هزار و یک شب دیگر گرفتم نامت در کویران با عروجی گذرا بر نردبان گردباد پای نهاد اما آیا نسیمی از آن دست که تو میخواستی بال وزیدن خواهد گشود؟ و تا فرجام این بیابان تا شهر پنجضلعی آزادی عطر نام ترا خواهد برد؟ که قراولان فاجعه در گامگام این درشتناک بادیه کمینگاهی دارند و گردباد خود از زنجیر بر پایان این حصار مفرغین است.
بالابلند بانوی بغداد باورهای پرندین!
چون این هزار و یک شب خونین در چارسویی انبوه از شهر پنجضلعی آزادی میوههای گندیدهء درختان دارها باشند آیا تو در واژهء دیگری حلول خواهی کرد؟ یکبار ای روح ارغوانی آتشناک در واژهء مرجانی کیفر حلول کن!"