خلاصه ماشینی:
"اگر غرب را هم در ادعای خود صدق انگاریم باز آیا سزاوار است که از تمدن و آزادی او بیهای اسارت و ذلت و بینوائی شرق دفاع گردد؟ سلطان محمود نیز در ده قرن بیش هنگامیکه صدها فرسنگ طی طریق میکرد و به فتح هند میرفت،در واقع نه برای رواج اسلام و ارشاد کفار،بلکه بقصد تاراج ذخائر بتخانههای هند بود.
غرب که تا امروز بیدریغ و بدلخواه خویش از منابع ثروت شرق بهره برده است،میکوشد که وضع موجود را ادامه دهد،بانواع دسائس،بانواع فنون،و حتی اگر راه دیگری نباشد بزور اسلحه.
سازمان ملل متحد نیز وقت خود را به احتجاج و جدل گذرانده است و هم خویش را مصروف به آن داشته که وضع موجود را نگاهدارد.
سازمان ملل هم نخواسته و هم نتواسته است که قدمی برای گشایش مشکل اساسی بردارد و اگر تاکنون در موارد جزئی به توفیقهائی نائل آمده بسبب آن بوده است که خواست کشورهای بزرگ چنین بوده و موضوع ارزش آنرا نداشته است که آنان بر سر آن به بیکار برخیزند."