خلاصه ماشینی:
"مبادا کرکسی جوجه عقابان را دهد آزار؟ مبادا از پس هر دانهای گسترده باشد دام؟ دهد بر جوجکان هشدار!
*** عقاب تیز چنگ و آهنین منقار میدرد نقاب کرکسان رفته در جلد عقابان را* به زیر پر دهد مرغان خوش آهنگ را مأمن ولی از هیبتش خاموش میسازد کلاغان را *** عقاب تیز هوش و تیزبین از قله میبیند که چون خورشید مشرق در چه مغرب کند مأمن ز مغرب تیرگیها سر کشد بر خاوران آنسان که نتوانیشناسی در سیاهی دوست از دشمن *** عقاب تیز پر آنکه شکافد تیرگیها را به اوج آسمانها میگشاید بال بیپروا و ساید چون"خسی"سر بر کف"میقات"ذات حق و مییابد پناه خویش را در منزل اعلا *** پس آنگه میشود آنسان به"ذات پاک حق"مفتون که جز"حق"ناید از حلقوم او چون"مرغ حق"بیرون تمام تیره شب را سر دهد آواز"حقحقحق" که تا از حلق حقگویش بچکد خون به چکد خون تهران-دکتر علی فروحی *اشاره به گویندهء قصیدهء معروف"عقاب""