خلاصه ماشینی:
"اما مؤلف ارجمند فقط برای دو مورد از معانی مذکور«بالا،بسته»شاهد مثال آورده و بقیهی معانی نقل شده فاقد پشتوانهی کاربردی هستند:«کس نبیند فرو شده به نشیب/هرکه را خواجه برکشد به فراز»که فراز در این بیت افادهی معنای بالا را میکند.
مولوی نیز در شعر خود«فراز»را به معنی بسته به کار برده است: «جمال خود ز اسیران عشق هیچ مپوش/چو باغ لطف خدایی تو در فراز مکن»(دیوان شمس،6/9702) در هر صورت همان طوری که نشان دادیم حتی یک مورد شاهد مثال برای استخراج و استیفای معنی(باز)از واژهی پهلوی فراز در دست نیست.
و به معنی 1-غیر ترک(عموما)2-ایرانی (خصوصا)]01نقل کزده است که چون مؤلف در اینجا با تناقض معنوی که پیشتر گفتیم مواجه شده برای رهای از بنبست،در آخر همین ماده چنین توضیح داده است:«ضح-«تاجیک»با«تازی»(- تازیک به معنی عرب)فرق دارد.
این استثناها برای چیست؟و ریشهی آن در کجاست؟بنابراین اصلح آن است که«اسب تازی»را هم مثل سگ تازی فقط به معنای صحیح و منطقی آن(اسب تازنده و دونده)تعریف کنیم.
شایان ذکر است که در زمان حیات دکتر معین گویا ادیبی،قلم به دستی،تلویحا روایت او را از واژهی تازی مورد انتقاد قرار داده بود و آن شادروان در دفاع طی مقالهیی تحت عنوان«پاسخ شبه انتقاد»11 این بیت حافظ«تازیان را غم احوال گران باران نیست...
سبکبار نیستند:«شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل/کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها» این طلبه به استناد دلایل و شواهد پیش گفته عقیده دارد لغزشگاه لغتنویسان در منحصر کردن معنای واژه«تازی»به«عربی، عرب»و کمرنگی و زوال تدریجی معنای اصلی این واژه(تازنده دونده)احتمالا این بوده است که اعراب پس از حمله به ایران،سوار بر اسبان خود به تاخت و تاز و تعرض و تطاول به مال و جان و ناموس مردم پرداختهاند که نمونههای زندهی آن را در سقوط«خونین شهر» به دست صدامیان شاهد بودیم."