خلاصه ماشینی:
"سؤالات 1-به نظر شما دلایل مشارکت دادن کارکنان و کارگران در حل مشکل شرکت(کاهش تولید)چه بوده است؟ 2-به نظر شما تصمیم مهندس اکبری یعنی معرفی دکتر ایزد پناه به مهندس احمدی برای کمک به حل مشکل شرکت راه حل مناسبی بوده است؟چرا؟آیا با این انتخاب میتوان اکبری را به نوعی نگرش تکبعدی متهم کرد؟ 3-اگر شما به جای دکتر ایزدپناه بودید برای شناخت علمی مشکل چه طرحی را به مهندس احمدی پیشنهاد میکردید؟آیا دکتر ایزد پناه از نظر نگرش علمی به این مسأله توان لازم را خواهد داشت؟ 4-انتخاب مهندس احمدی برای پیگیری این مشکل توسط مدیر عامل و سایر معاونین را ارزیابی کنید؟ 5-آیا در بحرانهای سازمانی که دارای ابعاد گوناگونی میباشد اظهار نظر کارکنان تا چه حد میتواند مبنای سیاستهای بهبود و بازسازی سازمان (OD) قرار گیرد؟ 6-با نگرشی استراتژیک ابعاد مسأله شرکت را تا کجا باید ریشهیابی کرد؟ ***** خوانندگان گرامی:پاسخهای خود را به آدرس زیر بفرستید: تهران-بزرگراه شهید چمران-خیابان جلال آل احمد-دانشکده مدیریت دانشگاه تهران-صندوق پستی 6311-14155-دفتر فصلنامه علمی و پژوهشی دانش مدیریت."