خلاصه ماشینی:
"اینک برای نزدیک شدن به خود باید از شهر خارج شد اما آیا میتوان امیدوار بود که تا دههء دیگر،خارج از شهر هم،حکم شهر را پیدا نکند؟ اکنون خارج از محدوده را به رنج سفر میتوان باز یافت.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) رفتوآمد در کوچه و بازار و آمد و شد در شهر باید تو را به یاد چیزهایی بیندازد؛چیزهایی که به تو بگوید چیستی.
و چیزهایی که حتی در شهر شلوغ هم به تو یادآوری کند که لازم است تنفس کنی و لازم است تلاش کنی تا بیشتر تنفس کنی اما چه چیزی تو را متذکر خواهد شد؟ تندیسهای نداشته؟یادمانهای نیندیشیده؟و یا نماهای اسلامی و فرهنگی و هنری داشته؟و شاید معماری خودی بوده؟ به راستی معنویت و هنر ایرانی را از کجا باید سراغ گرفت؟از مغازههای صنایع دستی یا کارگاههای شخصی؟این فراموشیها و فاصلهها که هنرمند را از خود دور میکند به معنای کمکاری و یا رکود نیست که رفتهرفته فراموشی هنر را فرارو قرار خواهد داد."