خلاصه ماشینی:
ولی در شعر فارسی نیز بتخفیف استعمال شده چنانکه نظامی گفته است: درستش شد که این دوران بدعهد بقم بانیل دارد سرکه با شهد بالاخرة-(بمعنی سرانجام)چون در اغلب کتب لغت بشکل«باخرة» یعنی بدون الف و لام و«اخرة»بحال نصب بدون الف و لام و باء جرقید شده4 (1)-شاید اشتباه از اینجا رخ داده باشد که در بعض نوشتهها شکل«بطوء» را دیده و گمان کردهاند که کلمهء«بطء»است که به آن صورت نوشته شده است غافل از اینکه«بطوء»خود کلمهء دیگری است بر وزن«جلوس»که از حیث معنی با«بطء»فرقی ندارد.
ولی صاحب«معیار اللغه» در ضمن ضبط اوزان مختلف این کلمه«بالاخرة»را نیز ذکر کرده است بلادرنک-که بقیاس«بلافاصله»و«بالاتوقف»و امثال آنها ساخته شده از غلطهای مشهور است زیرا«درنک»کلمهء فارسی است و نمیتواند ترکیب عربی داشته باشد.
تبرا-مصدر«تفعل»از ماده«براءت»بمعنی دوری که آخر آنرا بالف مینویسند و میخوانند در اصل«تبرؤ»بهمزه است مانند«تبرع»و«تبری»بیاء بمعنی «تعرض»است2ولی«تبرا»بالف در شعر فارسی نیز استعمال شده است چنانکه خاقانی گوید: علی الله از بد دوران علی الله تبرا از خدا دوران تبراء تبرز-بر وزن«تعرض»که معمولا بمعنی برتری و برجستگی استعمال میشود در لغت بمعنی بیرون رفتن برای قضای حاجت است و بجای ان در زبان عربی«تبریز»گفته میشود3.
بجای آن«اسراع» بر وزن«اکرام»است که«سرعت»مانند«قدرت»نیز اسم صمدر آن میباشد3 تشریک-چون بسیاری از کتب لغت این کلمه را به«شراک قرار دادن یعنی بند کفش انداخته»تفسیر کرده و متعرض معنی دیگری برای آن نشده اند از اینجا تصور شده است که استعمال آن در معنی«شریک ساختن»مانند«تشریک مساعی»و امثال آن جزء غلطهای مشهور است.