خلاصه ماشینی:
"از سوی دیگر حتی اگر بخواهیم به عقیدهی برخی،نوع دیگری از تقسیمبندی برمبنای زبان(رسمی و محاورهای)را به کار ببریم تا از این راه برای ترانه، در زیر چتر شعر جایی باز کنیم،باز هم صحیح به نظر نمیرسد،زیرا نمونههای نهچندان اندکی داریم که با وجود عدم استفاده از زبان محاوره،آنها را نیز ترانه میدانیم.
نکتهی بسیار مهمی که ذکر آن در اینجا ضروری است،این است که برای بررسی ترانه و تطبیق یا عدم تطبیق آن با تعریف فوق باید صرفا "کلام"آن را مورد توجه قرار دهیم،یعنی جدا از موسیقی میدانیم که بسیاری از ترانهها با موسیقی.
ترانه باید به زبان مردم نزدیک باشد ولی این نزدیکی صرفا به معنای زبان محاوره نیست(هرچند در اکثر موارد همین زبان در ترانه مورد استفاده است).
در این گفتار نیز هرجا سخن از ترانهی موزون یا وزن در ترانه میشود، مقصود،بیشتر همان ریتم و آهنگ ترانه است که در موارد بسیاری به یکی از اوزان عروضی هم نزدیک میشود ولی قابل تطبیق کامل نیست."