چکیده:
با نگاهی به پیشینه قرآنی و روایی ازدواج موقت، به دست میآید که تشریع آن توسط رسول خدا و با نزول آیه 24 سوره نساء صورت گرفته است. بزرگانی از اصحاب مانند امام علی جابربنعبدالله انصاری، ابن مسعود، عمران بن حصین و...، تابعینی چون سعیدبنجبیر، طاووس، مجاهد، مالکبن انس، ابنحنبل و... دانشمندانی نظیر ابن جریج، ابن عاشور و... قائل به جواز و حلیت نکاح متعه بودهاند که بسیاری از آنان به آن فتوا داده و بدان عمل نیز نمودهاند. در مقابل قائلان به حلیت نکاح متعه، مخالفان مدعی نسخ آیه نکاح متعه توسط آیات، روایات و یا اجماعاند و ازدواج موقت را عملی تحریم شده میشمارند؛ اما دلایل آنها در برابر مستندات موافقات استحکام و اتقان چندانی ندارد و به راحتی قابل پاسخ و رفع است.
خلاصه ماشینی:
"در گذشته بیان شد که نکاح متعه در صدر اسلام از جانب خداوند تشریع شده و رسول خدا هرگز آن را نسخ نکرده و این سنت در بخشی از خلافت عمر نیز ادامه داشته است.
اما روایات بسیاری در کتب فریقین وجود دارد که به صراحت نشان میدهد این عمر بود که نکاح متعه را تحریم نمود و رسولالله به هیچ وجه این سنت را نسخ نکرد و نسبتهایی که در این مورد به ایشان داده میشود، نادرست است.
روایات مبنی بر حلیت و جواز نکاح متعه از سوی او در بخشهای گذشته بیان شد که جملاتی مانند: «ما در زمان رسول خدا ابوبکر و عمر متعه میکردیم» در میان آنها وجود دارد.
از جمله دلایل این است که شاگردان او مانند سعیدبن جبیر 523 و عدهای دیگر از اهل مکه و یمن، 524 بر مذهب ابنعباس، نکاح متعه را حلال میدانستند و اگر قرار بود وی از نظر خود برگشته باشد، باید آنها نیز از این امر مطلع میشوند.
ب) روایات دلیل دیگری که مدعیان نسخ نکاح متعه ارائه کردهاند، روایات منسوب به رسولخدا است، در این روایات (که در مباحث گذشته به قسمتی از آنها پاسخ داده شد) سعی شده مسئله طوری وانمود شود که گویا پیامبر اکرم بعد از تشریع نکاح متعه آن را تحریم نموده است.
شگفت اینکه اغلب این روایات به اصحابی چون علی ابن مسعود، ابن عباس و دیگران نسبت داده شده که به قائل بودن به حلیت و جواز نکاح متعه شهره بودند و مشکلی با آن نداشتند؛ اما مدعیان برای توجیه تحریم عمر و خودشان، پای این بزرگان را به میان آوردهاند."