چکیده:
هدف از این پژوهش،ارائهی الگوی مفهومی برنامهریزی درسی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات است.در این پژوهش،با مطالعات مبانی نظری در سه مبحث مدلهای برنامهریزی درسی،فناوری ارتباطی و سیستمهای اطلاعاتی،و همچنین بررسی پیشینه،مؤلفهها و عناصر الگوی استخراج و بر مبنای آنها،الگوی پیشنهادی اولیهی طراحی و ابزار سنجش آن نیز تدوین شد.اعتباریابی ابزار مذکور با استفاده از تحلیل عاملی و همچنین مصاحبه با متخصصین صورت گرفته و سپس الگوی نهایی تدوین شده است.مؤلفههای الگو شامل اهداف،مبانی نظری،تناسب با شرایط محیط خارجی،ارزشیابی و بازخورد و جایگاه فناوری اطلاعات و ارتباطات است.الگوی مذکور به شیوهی سیستمی طراحی شده است و شامل عناصر درونداد، فرایند،برونداد،محیط و ارزشیابی و بازخورد میشود.دو عامل اصلی تشکیلدهندهی فرایند الگو،سیستمهای اطلاعاتی و ارتباطی و زیرساختهای ICT هستند.برای سنجش الگو،نمونهای شامل 57 نفر از استادان رشتهی«برنامهریزی درسی» دانشگاههای تهران و کارشناسان«سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی»،به نسبت دو گروه به شیوهی تصادفی انتخاب شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مؤلفههای اول،دوم،چهارم و پنجم با نظام برنامهریزی درسی کشور متناسب و مؤلفههای سوم و ششم نسبتا متناسب بود و کل الگو نیز متناسب تشخیص داده شد.همچنین،با تشکیل جدول ماتریس همبستگی مشخص شد که اکثر مؤلفههای الگو باهم همبستگی متوسط و بالا دارند.مقایسهی دیدگاه دو گروه استادان و کارشناسان مذکور نیز بیانگر آن است که بین دیدگاههای آنها در ارتباط با مؤلفهها و همچنین با کل الگو،تفاوت معنیداری وجود ندارد.
This study aimed to develop a conceptual model for curriculum development based on lCT. The model was proposed, exploring curriculum development approaches, communication technology and management information systems. As for the accreditation of the model, factor analysis along with interviews with 57 professionals and academics were conducted in order to finalize the model. Factors of the model include objectives, theoretical foundations, compatibility with external environment, evaluation, feedback and position of lCT. Results indicated that factors were either appropriate or rather appropriate as far as the national curriculum development system is concerned. No difference was found between views of professionals and academics confirming the adequacy of the model.
خلاصه ماشینی:
در راستای این هدف کلی،سؤالات ویژهی زیر طرح شدند: 1-چه الگویی برای نظام برنامهریزی درسی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات مناسب است؟ 2-مؤلفه و عناصر اصلی الگوی پیشنهادی کدام هستند؟ 3-آیا الگوی پیشنهادی با شرایط متفاوت جامعه تناسب دارد؟ 4-آیا مؤلفههای اصلی الگو باهم دارای همبستگی هستند؟ 5-آیا بین دیدگاه دو گروه استادان و کارشناسان تفاوت معنیداری وجود دارد؟روششناسی و ابزار جمعآوری دادهها به منظور رسیدن به اهداف پژوهش،ابتدا برای پاسخگویی به سؤالات اول و دوم پژوهش،از روش مطالعهی کتابخانهای و اسنادی و بررسی منابع چاپی و الکترونیکی استفاده شد.
یافتههای پژوهش سؤال اول پژوهش:چه الگویی برای نظام برنامهریزی درسی مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات مناسب است؟ جهت تدوین الگو،ابتدا الگوی اولیهای طراحی شد و با انجام مصاحبه و استفاده از نظر متخصصان در حوزههای برنامهریزی درسی و فناوری اطلاعات و ارتباطات،مؤلفهها،عناصر و ساختار الگو و گویههای پرسشنامه مورد بررسی و اعتباریابی قرار گرفت و پس از اصلاحات لازم الگوی نهایی به این شرح تدوین شد: الگوی مفهومی به شیوهی سیستمی طراحی شده است.
از ویژگیهای اصلی الگو،شکلگیری و اجرای آن در بستر فناوری اطلاعات و ارتباطات و سیستمهای اطلاعاتی است؛ازاینرو فعال کردن دیدگاه سیستمی و دخیل کردن فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایند برنامهریزی درسی کمک میکند که این نظام به طور همهجانبه رشد یابد.
عناصر الگو نیز شامل درونداد(منابع دادهها،عاملان تصمیمگیرنده و خاستگاه دادهها)،فرایند(سیستمهای اطلاعاتی و ارتباطی و زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات)،برونداد(سیستمهای جامع،منطقهای و خرد برنامهریزی درسی)و همچنین دو عنصر محیط و ارزشیابی و بازخورد الگو است.