خلاصه ماشینی:
"زبانش بود چون الله اکبر ای دل،ای ل،ای دل شبی با لشکری رفتم به تنگک نفهمیدم که دشمن در کمین است بزد تیری که از قبلم در رفت که رئیس علی‌ام بر زمین افتاد غلتان ای دل،ای دل،ای دل همه گفتن رئیس علی رفته به بوشهر همه با صد سوار آن شیر بیشه همه برنو بلند بر دست‌شان بید یمین لشکرشون،رهبر رئیس علی بید شیار لشکرشون تنگسیر بید (به تصویر صفحه مراجعه شود) همه یادم سردار جنوبه،رئیس علیمه رئیس علیمه ای دل،ای دل،ای دل دمی یادم رسید در دروازه بازه بدیدم رئیس علی در اضطرابه یکی آمد بگفتش رئیس علی را بگیر برنو برو در باغ اهرم که جای کارزار است نا نشستن برون کن شاه دین،از باغ دشمن به دنبالش برو تا لب دریا بکش کافر بیاندازشون به دریا بچین در تو لبردی سنگرت را نگهدارت خداوند جلیل را شمار سنگرش چون تنگسیر بید همی می‌کشت این مرد شیر گیر بگفتش انگلیس این‌ها چه کارس بگفتندش رئیس علی ست،رئیس علی ست دو تن تنها نباشد لشکری را که لشکر ده هزار و آن دو تن را همه یادم سردار جنوبه،رئیس علیمه رئیس علیمه ای دل،ای دل،ای دل مرا هر روز در دلوار می‌کشد دل که در این سرزمین رئیس علی هست منزل اگر یک روز رئیس علی بماند کند جنگی که تا عالم بداند لبش چون تازه گل‌های باغی ز چشمانش بود باز شکاری کمان ابرو،نمودی بهرفلتم تو رئیس علی شریفم می‌کشی،اما به خاری ای دل،ای دل،ای دل هنوز از خون بود در آستین‌ام چه تا بر محمل زرین نشینم همین زینت بود بهر دل ما سیه‌سازی تو یک دم محمل ما ز هجرانت مرا داغیست بر دل که تا اشکم به جون بگرفته منزل پسر صد قرن گر خاکم ببویی کنم اشمام بوی سوگ از گل ای دل،ای دل،ای دل همه یادم سردار جنوبه،رئیس علیمه رئیس علیمه همه یادم پیر جماران،خمینیه،خمینیه،خمینیه همه یادم دردانه‌اش،سید احمد خمینی،خمینیه همه یادم شهید رجایی،باهنرمه همه یادم شهید مظلوم بهشتیمه،بهشتیمه ای دل،ای دل،ای دل هنوز اشک در چشمانش جمع بود که پرسیدم مگر نگفتی شروه‌خوانی مختص رئیس علی است؟پاسخ داد:«ها!گفتم.
سریالی که بین (به تصویر صفحه مراجعه شود) وقتی به این‌جا می‌آیم و مردم را می‌بینم که از جاهای مختلف تشریف می‌آوردند تا موزهء شهید رئیس علی دلواری را بازدید کنند خیلی خوشحال می‌شوم واز این‌که با حفظ این خانه نام شهید رئیس علی دلواری،مرد شجاع و با خدای دلوار،زنده است احساس خوبی پیدا می‌کنم."
(
, 
, 
)
