پیامبر و دولت مرد مقاله

"او مهربانی خود را حتی‌ از حیوانات نیز دریغ نداشت،در زمان ایشان‌ و در گوشه‌ای از دنیا که او می‌زیست این‌ کار غریب می‌نمود:چون مردان او به سوی‌ مکه روانه شدند پیش از آنکه آن شهر را به‌ تصرف درآورند از جایی گذشتند که سگی‌ با توله‌هایش لانه کرده بود؛محمد(ص) دستور داد که کسی بدان‌ها آزار نرساند و مردی را گماشت تا مراقب باشد که کسی از فرمان او سرپیچی نکند. در دنیای جدیدی که‌ مراودات میان مسلمانان و مسیحیان از آنچه‌ پیش از این بوده بیشتر شده،ضروری است‌ که هردو به جد و جهد بکوشند تا نسبت به‌ خصایل محمد(ص)به دیدگاهی مطابق با واقع دست یابند. بدون‌ صداقت،او چگونه می‌توانست وفاداری و یا از خودگذشتگی انسان‌هایی قدرت‌مند و دارای شخصیتی ستودنی همچون برخی از اصحابش را به دست آورد؟برای اهل ایمان‌ به خداوند،سوالی عمیق‌تر وجود دارد و آن‌ این است که چگونه ممکن است خداوند به‌ دینی بزرگ همچون اسلام فرصت دهد تا بر پایه‌هایی نادرست و ناراست گسترش یابد؟ بنابراین ناگزیریم بپذیریم که محمد(ص) در ایمان خود صادق و راستگو بوده است. آیا مسلمانان می‌توانند از اموری‌ خاص در زندگی محمد(ص)،اصولی عام‌ بیرون بکشند و اصولی اخلاقی کشف کنند تا بتوانند شرکتی فعال در وضعیت کنونی‌ جهان داشته باشد؟یا،اگر چنین انتظاری‌ بس گزاف می‌نماید،آیا دست کم می‌توانند نشان دهند که سیره محمد(ص)تمثیلی‌ آرمانی برای همه بشریت است؟اگر بتوانند چنین کاری را انجام دهند،برخی مسیحیان‌ آماده خواهند بود که بدیشان گوش فرادهند و آنچه را لازم است از ایشان بیاموزند."