"مسئله ناخوشایند دیگر، احساس مسئولیت کردن نسبت به جامعه با طنز و کمدی است که این نگاه بسیاری از مدیران است؛ به این صورت که مدیران و تصمیمگیران رادیو و تلویزیون و تئاتر و امثال آنها میبینند که مردم خسته و ناراحتند،بعد برای خودشان احساس مسئولیت میکنند که باید مردم را دلشاد کنند و در نتیجه کمدی را تجویز میکنند.
چیزی که به نظرم در ایران کم داریم،فرم در کمدی است؛یعنی اینکه ساختارهای متفاوتی که بتواند طنز بیافریند و باعث شود که چنین ساختاری،ساختار ذهنی مخاطب خود را تحت تاثیر قرار داده و کلا در جامعه یک تغییر و تحول ایجاد کند.
اما این کارکردی خلاف کارکرد والایی که ذکر شد،خواهد داشت؛یعنی اگر آن نوع کمدی در نهایت به من و به نوع انسان برمیگردد و باعث میشود که بیشتر روی خودم تامل کنم،این نوع کمدی در حد جوکهایی است که مثلا برای قومیت ها درست میکنند و وقتی به آنها میخندم،در واقع برای این است که فراموش کنم خودم چه موجودی هستم* آن سوی آن تیغ دوسو گفتوگو با داریوش مودبیان داریوش مودبیان بیش از 40 سال است که در مقام بازیگر،مترجم،کارگردان سینما و تلویزیون،پژوهشگر و مدرس صدا و سیما فعالیت میکند و حاصل کارش ترجمهها، پژوهشها و تولیدات تلویزیونی گوناگونی در زمینه تئاتر و مجموعه تلویزیونی و فیلم سینمایی بوده است.
اینجا به نظر میآید کمدی، نمایشی است شادیآور اما در واقع داریم در مورد یک مکانیزم صحبت میکنیم؛در طنز و کمدی، این مکانیزم باعث خنده میشود و پس از آن به فکر فرو میرویمگاهی در آینه خود را میبینیم و میخندیم."