خلاصه ماشینی:
"علیزاده در«راز نو»،پیچیدگی در لایهبندی موسیقی را محور کار قرار داده و اثری متفاوت در موسیقی ایرانی آفریده بود که تاکنون به عنوانآفرینشی تکرارناشدنی در موسیقی ایرانی از آن یاد میشود:موسیقی آوازی چند صدایی استوار بر کنترپوانی پیچیده.
از این جهت،شاید بتوان«نئورومانتیسم»را لقبی مناسب برای این دوره دانست،علیزاده در«به تماشای آبهای سپید»،شاید به تبع جریاناتهنری روز و شاید هم به خاطر حس درونی خود عناصر زیبایی و سادگی را به عنوان مهمترین به کار گرفته است.
«به تماشای آبهای سپید»را نمیتوان اثری در زمرهی موسیقی سنتی و دستگاهی ایران دانست،بلکه اثری است تنها با هویتی ایرانی کهتمام آواها و سازهای استفاده شده در آن-از شورانگیز گرفته تا دودوک-همه در جهت خلق اثر استفاده شده و هیچیک شاخصه و یا برتریمحسوب نمیشود.
جالب اینجاست که این پیوند شعر و موسیقی نیز برپایهی فرم چند صدایی قطعه صورت نگرفته است."