"باباچاهی که ظاهرا به جبران مافات و کمکاری سالهای قبل،به شدت مشغول کارهای ادبی شده است دو مجموعهء دیگر را نیز برای انتشار آماده کرده است که یکی بررسی شعرها و زندگی اسماعیل شاهرودی است و دیگری نقدی بر شعر شاعران زن ایران از پروین اعتصامی تا امروز.
پس از انقلاب اما،فروغی مثل بسیاری دیگر از اهل هنر خانهنشین شد و شاید به شوق رهایی از این عز؟؟؟ناخواسته بود که چند سالی را به اروپا رفت،اما غم غربت در آنجا سنگینتر بود و کشندهتر و فروغی که بغض ماسیده در گلو را تاب نمیآورد و روزنهای میجست تا دوباره نالههای درد را به فریادی بدل کند و بخواند،به ایران برگشت اما در ایران بهجز یکبار و آن هم در جزیره کیش که انگار سرزمین دیگری است برای مردمانی دیگر فرصت خواندن نیافت و بهرغم تلاشهای بسیارش اجازه پر کردن کاست هم به او داده نشد و حتی برای انتشار کاست شعری که در مدح علی«ع»خوانده بود برایش مانع تراشیدند."