چکیده:
این مقاله درصدد است پس از بیان رویکردها درباره فاعلشناسی و واقعیت عالم و امکان معرفت و تفاوت معرفت و علم، به مهمترین مباحث
معرفتشناسی عرفانی بپردازد؛ از اینرو به مباحثی چون تعریف معرفتشناسی عرفان که نوعی شناخت شهودی و وجدانی است، از دیدگاه قرآن و سنت و نیز
از منظر عارفان اشاره و نیز مبرهن شده است که «قلب و دل» یگانهترین ابزار معرفتشهودی و عرفانی به شمار میرود و به سبب عللی که در متن آمده، این نوع
معرفت نیز در بعضی مواقع از آفت خطا مصون نبوده است؛ از اینرو باید برای تشخیص شهود معصوم از خطا، ملاکها و معیارهایی ارائه شود؛ بدین جهت در
سیر بحث، به اتحاد معرفت عرفانی و شناخت عقلی با توجه به جایگاهی که عقل خالص در برابر عقل مشوب نزد اهل معرفت دارد، اشاره شده است. در ضمن،
به مراتب و درجات معرفت عرفانی، مانند مکاشفه، محاضره، و مشاهده که به نوعی به مراتب مقام حضور اشاره دارد، پرداخته شده و از مباحث مهمی که
مدنظر قرار گرفته، چگونگی رهیافت و دستیابی به این نوع معرفت یا ابزارهایی مانند تقوا، مجاهده، اخلاص، ایمان، عمل صالح و عمل به علم است و در
نهایت، عوامل انسداد معرفت شهودی و عرفانی نیز بررسی و بازنگری شده است.
خلاصه ماشینی:
"فرمانبرداری و امانتداری و ثواب و عقاب، همه جا به برکت بهرهگیری درست از عقل است؛ (80) به همین دلیل، خداوند آن را محبوبترین آفریدگان معرفی میکند (81) و به تعبیر امام صادق علیهالسلام برای عقل، لشکرهایی (82) ذکر میشود که اگر آدمی به آنها دست یابد، به مقام کمال خواهد رسید؛ از این رو توجه به معنای عقل، در کارایی و قضاوتها بسیار نقش آفرین خواهد بود؛ پس این گونه نیست که عقل سمت حقشناسی نداشته باشد؛ بلکه این سمت برای عقل در مراتب گوناگون و گستردهای مطرح است؛ بنابراین، باید به مراتب آن ارج نهاد و جایگاه آن را محفوظ دانست؛ چه اینکه بسیاری چون عطار به این نکته اشاره کردهاند: عقل اندر حقشناسی کامل است لیک کاملتر ازو جان و دل است گر کمال عشق میباید تو را جز ز دل، این پرده نگشاید تو را (83) عین القضاة برای عقل این اندازه کاربرد را پذیرفته و معتقد است که عقل، برای اثبات واجب الوجود توان دارد؛ گرچه از درک حقایق امور الاهی یعنی ماورای طبیعت ناتوان است."