خلاصه ماشینی:
"که من خواجه و سرور شمایم»و نیز روایت کنند که گفته است«اگر هر آینهء کسی بر شما فرازآید و گوید که مرا بیمار یافته و مرده مرا شسته و کفن کرده است از وی باور نکنید و بدانید که من سرور شما و دارنده شمشیر هستم» باری این دسته را بنام پیشوایشان که فلان ابن فلان ناووس«گویند که نام او عجلان ابن ناووس بود»خوانده میشد و از مردم بصره بود ناووسیه خوانند گروهی گفتند که پس از جعفر ابن محمد(ع)پسرش اسماعیل ابن جعفر امام بود و مردن اسمعیل را در زمان پدرش انکار کرده گفتند این نیرنگی بود که پدرش ساخته و او را از بیم مردمان پنهان کرده بود و چنان پنداشتند که اسمعیل نمرده و نخواهد مرد تا اینکه پادشاه جهان شود و بکار جهانیان پردازد و وی مهدی قائم است زیرا پدرش پس از خود بامامت او اشاره کرده و پیروان خود را پایبند ولایت او ساخته و گفته است که وی خواجه و سرور ایشان است."