چکیده:
ساخت قدرت در نظام بین الملل در حال تغییر است.کاهش قدرت برخی بازیگران توأم با افزایش قابلیتهای برخی دیگر،نظام بین الملل را وارد دوران انتقال قدرت کرده است.متأثر از این روند، گمانههای مختلفی درباره آینده نظم بین المللی مطرح شده است.برخی استدلال میکنند که پس از چند سده،سرانجام مرکز ثقل قدرت از آتلانتیک به آسیا منتقل خواهد شد.برخی دیگر معتقدند که ایالات متحده هنوز فاصلهای پر ناشدنی با قدرتهای در حال ظهور دارد و همچنان تا آیندهای قابل پیشبینی به عنوان تنها ابر قدرت باقی خواهد ماند.مقاله حاضر معطوف به بررسی روند انتقال قدرت در نظام بین الملل و گمانههای مطرح درباره آینده آن است.
خلاصه ماشینی:
"(اشلی تلیس و دیگران،3831)این هماهنگی را میتوان به صورت شماتیک در قالب شکل زیر نشان داد: نمودار شماره(1)-رابطه متقابل هژمونی و قابلیتهای اقتصادی (به تصویر صفحه مراجعه شود) از طرفی،دقت در سیر تحول سیاست بین الملل در چند سده اخیر نیز حاکی از آن است که قدرتهای هژمون در هر دورهای،بر بخشهای پیشرو اقتصاد آن روزگار تسلط داشتهاند.
در این شاخص نیز آمریکا د رقیاس با سایرین،به ویژه چین که رقیب اصلی آن به شمار میآید،از نرخ رشد تولید ناخالص داخلی اندکی در سالیان اخیر برخوردار بوده است،جدول زیر میزان رشد تولید ناخالص داخلی ایالات متحده در قیاس با سایر قدرتهای بزرگ را در سالهای 7002،8002 و 9002 نشان میدهد.
نمودار شماره(3)-میزان رشد تولید ناخالص داخلی قدرتهای بزرگ 9002- 7002 (به تصویر صفحه مراجعه شود) در حوزه صنعت به عنوان یکی از مهمترین مزیتهای قدرت کشورها نیز ایالات متحده جایگاه بلامنازع خود را تا حدی از دست داده است.
رشد اقتصادی سریع هند در ترکیب با مزیتهای این کشور در مؤلفههای سنتی و نوین قدرت همچون جمعیت،وسعت،موقعیت ژئوپلتیک،نیروی کار بسیار جوان،آشنایی عمومی به زبان انگلیسی،نیروی تحصیلکرده انبوه و کسب موقعیت ویژه در بخشهای پیشرو اقتصادی همچون تکنولوژی اطلاعات،(هند در سال8002 حدود پنجاه میلیارد دلار صادرات تکنولوژی اطلاعات داشت) (India times,2008) قابلیتهای این کشور برای تبدیل شدن به قدرتی بزرگ در سیاست بین الملل را به شدت ارتقاء بخشیده است.
بنابراین با دقت در رشد قابلیتهای این دو کشور میتوان گفت که آینده قدرت در سیاست بین الملل بسیار متاثر از چیندیا(چین+هند)خواهد بود 4-آیندههای محتمل نظم بین المللی بادقت در فضای فکری موجود در حوزه سیاست بین الملل میتوان گفت که اجماعی نسبی میان نظریهپردازان بر سر وقوع تغییری تکتونیک در این حوزه وجود دارد."