چکیده:
1.آموزش المپیک دستوری یا تجویزی نیست.لازم است که بیش از پیش شناخته شود و با دنیای ورزش ارتباط نزدیکتری برقرار کند. 2.هنوز هم آموزگار متخصص در زمینهی آموزش المپیک تربیت نشده است. تعداد زیادی از آموزگاران پرشور و متعهد، مربیان و مسئولان براساس تجربهها و دانش فردیشان برای آموزش المپیک و ترویج ایدهی المپیک تلاش میکنند. 3.ما میکوشیم مردم هرچه بیشتری را متقاعد کنیم که از طریق ورزش به تکامل همهی استعدادها و قابلیتهای فردی خود در زمینهی جسمی،روانی و اجتماعی، رعایت احترام متقابل،مسئولیتپذیری و عشقورزی برای برقراری صلح بپردازند. 4.سایر اهداف آموزش المپیک عبارتاند از:به کار گرفتن استعدادهای فردی،تقویت وجدان فردی،لذت بردن از انجام کار/عملکرد،احترام گذاشتن به دیگران و همکاری با آنها،ارتباط برقرار کردن به منظور رفع اختلاف،انجام بازی جوانمردانه و در هر شرایطی صداقت داشتن، فعال بودن در زندگی فردی و اجتماعی،و پذیرفتن مسئولیت برای حفظ تندرستی و محیطزیست. 5.محتوای آموزشی و جزئیات آن باید شامل همهی مواردی باشد که یک مادهی درسی باید داشته باشد.بهعلاوه،باید مورد علاقهی کودکان و الهام گرفته از ذهن آموزگار باشد.تلاش وقفهناپذیر و یادگیری مادام العمر ما هرگز به پایان نخواهد رسید و آنچه در انتهای این مسیر میتوان یافت، 3Lیک انسان المپیکی است. 6.انسان المپیکی فردی است که از طریق فعالیتهای ورزشی«برد»را تجربه کرده است و درک بهتری از جسم،تواناییها، نقاط قوت و ضعف خود دارد.او میتواند مسائلش را حل کند و از موفقیتهایش لذت ببرد.با تجربههایی که کسب کرده است،میتواند به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کند و به آنها نزدیک شود.او فردی سختکوش است و سعی میکند که استعدادهای خود را نه به منظور تحت تأثیر قرار دادن دیگران،بلکه برای ساختن دنیایی تازه و کمک به دیگران تکامل بخشد.او که مهار زندگی خود را به دست گرفته است و با شجاعت برای استقرار خوبیها مبارزه میکند،در این زمینه سرمشق سایرین است. با بیش از چهل سال تجربه در امر تدریس،زمانی که برای نخستین بار به این موضوع برخورد کردم،حیزتزده شدم.آموزش پدیدهای است که بسیاری از مردم خود را کارشناس و خبرهی آن میدانند.چرا که چندین سال تحصیل در مدرسه را تجربه کرده و یا نقش یکی از والدین(پدر یا مادر)را بر عهده داشتهاند و از این طریق،حد اقل شکاف عظیم بین نظر و عمل را شناختهاند.در مورد«المپیزم»هم به چنین وضعیتی میرسیم.«پداگوژی»،علم نظری یاددهی-یادگیری و توجه به بخش عملی آن است و میتوانیم از آن به عنوان«هنر تعلیم و تربیت»یاد کنیم.اما آیا پداگوژی المپیک از مبنای نظری خاص خود برخوردار نیست؟ از منظر علم،پاسخ به این پرسش بسیار دشوار است.هنوز ذهنیت ما در مورد موضوع کامل نیست.هنوز نظامی از فرضیهها و مؤلفههایی که با آنها بتوان مبنای دستوری،علمی،سیاسی و اقتصادی پدیدهای به نام پداگوژی المپیک را مورد بررسی قرار داد،در دسترس نداریم.شاید علت ناآگاهی ما این است که تاکنون موضوع المپیزم با دقت مورد توجه قرار نگرفته است.خوشبختانه دلایل و منابع موجود در نوشتههای کوبرتن-حاصل تلاش پایانناپذیر وی در راستای ترویج المپیک-در دسترس ما هستند.تعریف المپیزم برمبنای عقاید کوبرتن را میتوانیم در اصول المپیک،راهنمای کمیتهی بین المللی المپیک و جنبش المپیک بیابیم و به خاطر بسپاریم.
خلاصه ماشینی:
"مولر،آموزش المپیک را به این شرح توصیف میکند:«مجموعهای از تجربههای یک زندگی پربار است که فرد طی آنها، از طریق انجام فعالتیهای ورزشی،تلاش سازمانیافته برای بهبود عملکرد ورزشی، کسب تجربههای اجتماعی براساس دوستی و همکاری،به اشتراک گذاشتن تجربههای شناختی در جلسههای بحث و تبادل نظر در مورد موضوع المپیک،روندی تکاملی را طی میکند» .
«آکادمی بین المللی المپیک»،از بدو تأسیس(1691)تاکنون،وظیفهی آموزش المپیک را از طریق برگزاری نشستهای متعدد برای دانشجویان،مسئولان و مربیان،و در رشتههای تخصصی،برای صاحبنظران علم آموزش(از سال 3791) به انجام رسانده است.
چند باشگاه ورزشی کوچک و افراد زیاد پرشور و شوقی را در نظر بگیرد، که فقط به خاطر خود ورزش به آن میپردازند و برای انجام این (به تصویر صفحه مراجعه شود) کار پول میپردازند.
5. تلاش برای برقرای صلح: این اصل که از نگاه کوبرتن بسیار مهم است و در بیشتر نوشتههای وی به چشم میخورد،رابطهی نزدیکی با انجام بازی جوانمردانه و رعایت احترام متقابل دارد.
برقراری صلح و دوستی بین انسانها، هدف اصلی آموزش المپیک بود و باید از سوی همهی ورزشها و نه فقط بازیهای المپیک،مورد توجه قرار گیرد.
در این کتاب نمونههایی از پروژههای آموزشی المپیک با عناوین «روحیهات را حفظ کن»،«شما و بازیهای المپیک»آمدهاند و برای کشورهایی که هنوز برنامهی آموزش المپیک برای خود تهیه نکردهاند،بسیار سودمند است.
4. سایر اهداف آموزش المپیک عبارتاند از:به کار گرفتن استعدادهای فردی،تقویت وجدان فردی،لذت بردن از انجام کار/عملکرد،احترام گذاشتن به دیگران و همکاری با آنها،ارتباط برقرار کردن به منظور رفع اختلاف،انجام بازی جوانمردانه و در هر شرایطی صداقت داشتن، فعال بودن در زندگی فردی و اجتماعی،و پذیرفتن مسئولیت برای حفظ تندرستی و محیطزیست."