خلاصه ماشینی:
"مروری میکنیم برخی از شعرهای این دوره را و به خاطر میسپاریم آنها را برای مقایسه با شعرهای دورهء قبل و نیز شعرهای پس از این دوره: سید حسن حسینی: خصم آمده،ای تفنگ مبهوتش کن از راه رسیده چاره قوتش کن تا لطف تو جا در دل و جانش گیرد مهمان طعام سرب و باروتش کن نصر الله مردانی: از نیزه شب شکاف خورشید خون ریخته بر کلاف خورشید پیراهن ابرهای تر سوخت در خیمه شعله باف خورشید سهیل محمودی: شهیدان آیههای ناب شوقند کتاب زندگی را باب شوقند به گرد منبر پیغمبر عشق شهیدان بهترین اصحاب شوقند ساعد باقری: آنان که به مرگ سرخ لبخند زدند پیمانه حق حسین مانند زدند با جوشش خون و با سرود تکبیر شب را به خجسته صبح،پیوند زدند قیصر امینپور: تو حجم بسته رازی اگر درست بگویم تو ارتفاع نمازی اگر درست بگویم دلا به حال تو افسوس میخورم که نرفتی تویی به ماندن راضی اگر درست بگویم سلمان هراتی: در حجم سیاه بیشه این نور از اوست سرسبزی مرغزار و ماهور از اوست در ظهر عطش چو نهر پر آب رسید حیثیت سبز جنگل دور از اوست علیرضا قزوه: گلواژهء لبیک به لبها حک بود از وسعه گامها زمین در شک بود ای کاش در آن صبح ظفر میدیدی خورشید به مشت عاشقان کوچک بود حسین اسرافیلی: به هیاهوی کدامین هوس افتاد دلم که از آن فرصت نایاب پس افتاد دلم اشتیاق لب من بوسه به بازوی شماست روزگاری است که در این هوس افتاد دلم در این ایستگاه در راه،شاعران جنگ آموختهاند که صبورانه و فکور به حوادث پیرامون نگاه کنند و بیاعتنا به قارچهای هرزهای که در آن سوی رود خروشان انقلاب روییدهاند به چشماندازی سبز در افقی اعلا بیندیشند."