خلاصه ماشینی:
"پادشاه برای آنکه بداند کدامیک از این سه پسر برای حکومت بر سیتی شایستهتر است،آنان را بآزمایش گذاشت؛به این ترتیب که هریک از آنان میبایست بکوشد کمان پدر (به تصویر صفحه مراجعه شود)تاریخچه نخستین پادشاه سیت تارژیتائوس و پسرانش بر گلدان نقرهیی(طرح شماره یک سمت راست)که در شمال کوبان یافته شده،بشکل نوار حکاکی شده است:پادشاه پیر با پسر بزرگش گفتگو میکند(4)،با پسر کوچکترش که دو نیزه در دست دارد و میخواهد از آنجا دور شود خداحافظی میکند(5)،و بکوچکترین آنان که هنوز موی بر صورت ندارد،کمان را که نشانه قدرت است میدهد(6).
اگر بدون قدرت و مهارت کافی،آنطور که روی گلدان نشان داده شده است،سعی کنند آنرا بکشند،چوب کمان ممکن است رها شود و در حال کمانه کردن بر پای چپ و یا بر فک پایین کسیکه آنرا (به تصویر صفحه مراجعه شود)از راست بچپ،سوار کاری که کلاه نوک تیزی بر سر دارد،پای یکی از دوستانش را زخمبندی میکند؛دیگری که در حال معاینه دهان نفر مقابلش است ظاهرا نقش دندان پزشک را بازی میکند؛یکی دیگر در حال کشیدن کمان،یعنی انجام کاری است که پسران تارژیتائوس با آن آشنایی دارند.
آیا این همان جراحاتی نیست که به پسران بزرگ تارژیتائوس،بعد از شکست در آزمایشی که پدرشان به آنها محول کرده بود وارد شده است؟و همان نیست که هنرمند خواسته است بر روی گلدان کول-ابا نشان دهد؟ سیتها سرنوشت بعدی پسران تارژیتا- ئوس را چگونه تصور میکردند؟هرودت این مطلب را بما نمیگوید ولی در فولکلور جهانی، افسانههای فراوانی درباره رقابت میان این سه برادر میتوان یافت که برادر کوچک در آن پیروز میشود."