خلاصه ماشینی:
"نکته مهم در اینجا این است که آیا تکهتکه کردن به صورت گسستی مکانیکی جلوه کرده است و بدتر از این،آیا تداومهایی که برای تکمیل فرآیند یا رخداد تکهتکه شده،به کار رفته است،به لحاظ زیباییشناختی، صورتی تعمیمی دارد یا نه؟ ج:تکراری بودن یک مضمون یا حتی موضوع،در یک رمان،به خودی خود بیانگر نفی ارزش آن داستان نیست.
آنچه این تکرار را در جایگاه جذابیت و مقبولیت زیباییشناختی قرار میدهد و یا از آن به زیر میکشاند،نوع لغزاندن و غلتاندن مضمون تکراری در متن است(بدون اسارت در چنگال فرمالیسم)مگرنه این است که خود سرکار خانم ساری،تجربه یا به اعتباری تم قربانیشدگی را بهنحو تحسینانگیزی در داستان میترا«تکرار»یا به اصطلاح دقیقتر«بازیافت»کرده است؟بنابراین سؤال اینجاست که آیا نویسندهء برهنه در باد،در ساختارآفرینی موضوعهای کهنه(برای نمونه تضاد نسبت به تجدد و یا حضور سنگین فساد در یک جامعه غیردموکراتیک) موفق بوده است یا خیر؟عین همین سؤال درمورد«خصلت سنتی»بودن داستان هم میتواند مطرح شود."