خلاصه ماشینی:
"نویسنده میکوشد با مراجعه به آثار دست اول ابن عربی،پیروان و شارحان وی علاوه بر تقریر نظریه خاص این مکتب در باب آفرینش به بیان مبدی و نتایج آن نیز بپردازد.
وی در این شش فصل به ترتیب به اثبات تجلی و نفی علیت موردنظر برخی متکلمان و فلاسفه،بررسی و نقد شبهات وارد شده بر نظریه تجلی، بیان قواعد نهگانهای که نویسنده بیشترین قرابت را در آنها با نظریه تجلی ملاحظه نموده،بحث از اسما و روابط آنها با یکدیگر،چیستی اعیان ثابته و ارتباط آن با تجلی و بیان صورتبندی نظام مظهریت میپردازد.
خود را در صور عینی ظهور میدهد و از آنجا که تجلی حق جز از طریق صور محدود و خاص قابل تحقق نیست،بنابراین تجلی چیزی جز«تحدد»و«تعین»حق متعال نمیباشد؛و ازاینرو خلقت،در عرفان نظری پدید آمدن آنچه نبوده نمیباشد،بلکه عبارت است از اظهار مدام کمالات الهی و مظاهر متعدد و تموج%FKG024G% امواج دریای وجود.
نویسنده که از توجه رؤسای حکمت متعالیه نسبت به عرفان نظری و حسن استفاده آنان از مباحث عرفان نظری آگاهی قابل توجهی دارد و میداند که چگونه این مباحث برخی از مسائل فلسفی-کلامی را مورد بازبینی و ترمیم قرار داده میکوشد سیل پیامدهای نظریۀ تجلی-اعماز پیامدهایی که مورد توجه فیلسوفان و متکلمان بعدی قرار گرفته و نیز پیامدهایی که مورد توجه قرار نگرفته-را بیان نماید.
بیان تفصیلی تمام این تأثیرگذاریها منوط به مطالعه این فصل است،اما برای نمونه در بحث از ارتباط نظریه تجلی و رابطه روح و بدن نویسنده معتقد است که همانگونه که عالم ظل اسمای الهی و تجلی حق میباشد و همانطور که روح هر فرد جلوهای از روح الهی است،بدن انسان نیز(اعماز بدن مادی و مثالی)در واقع تجلیای از تجلیات روح اوست."