چکیده:
نقش برنامهریزی راهبردی در سازمانهای امروزی بر کسی پوشیده نیست.برنامهریزی راهبردی را کوششی نظامیافته برای اجرای استراتژیهای اصلی سازمان و به کارگیری آن در جهت تحقق مقاصد سازمان میدانند.برنامهریزی راهبردی اهداف سازمان را با توجه به رسالت آن تعیین و از طریق مطالعات محیطی،فرصتها،تهدیدها،نقاط قوت و ضعف سازمان را شناسایی میکند تا از این طریق هدفهای واقعبینانهتری تعیین و اجرا شود.به کارگیری برنامهریزی راهبردی در سازمانهای دانشبنیان به دلیل گستردگی و پیچیدگی درون آن از اهمیت فوق العادهای برخوردار است.در این مقاله سعی گردیده با مطالعه کتابخانهای به بررسی مدیریت راهبردی در سازمانهای دانش بنیان از جمله مراکز دانشگاهی پرداخته و چالشهای آن مورد بررسی قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"برنامهریزی راهبردی،عوامل اساسی خطرآفرین محیطی را تحلیل میکند و برای رسیدن به هدف از کوتاهترین راه ممکن،راهحلهای مناسب ارائه میدهد؛به عبارت دیگر،برنامهریزی راهبردی فرآیند تعیین اهداف سازمان و تصمیمگیری درباره طرحهای جامع عملیاتی و اجرایی برای تحقق آن اهداف است.
این وظایف و نقشها به ترتیب عبارتند از: 1-آموزشی 2-پژوهشی 3-خدماتی 4-انتشاراتی 5-رشد حرفهای(کی یروهنی،2991:35) -------------- (1)- University (2)- Multiversity در این بررسی سعی شده است نقش تدوین استراتژی بر کارکردهای گوناگون مدیریت، برنامه درسی و آموزشی دانشگاهها و مراکز آموزش مطالعه شود،زیرا این امر باعث میشود که با بهرهگیری هرچه بیشتر مناب،هدفهای مطلوب تحقق یابد.
به بیان دیگر تدوین راهبرد،به عنوان یک زیر نظام دانشگاهی باید از ابتدای اندیشیدن دربارهء طرح هر دانشگاه یا سازمان دانشبنیان طراحی و تدوین شده تا بتوان این امر زمانی امکانپذیر است که راهبرد بهینهء آموزشی دانشگاهها دربارهء مطلوبیت عوامل درون داد(دانشجو،هیئت علمی،برنامه درسی و...
دو پرسش مهم که سازمان در اجرای برنامهریزی راهبردی با آنها روبهروست عبارتند از: -فعالیت مؤسسه چیست؟ 2-دلیل انجام این فعالیت چیست؟ برای پاسخ به سوال اول،باید رسالت موسسه تعریف شود و پرسش دوم با انتخاب و تعیین اهداف موسسه مربوط پاسخ داده میشود.
پیشنهادات -راهاندازی کار گروه رصد،در مراکز دانشبنیان به منظور بررسی مداوم وضعیت رقبا و تدقیق عوامل محیطی در راستای ترسیم و اصلاح برنامهریزی استراتژیک؛ -ارائه یک الگوی دقیق از پتانسیلهای منابع انسانی مورد در سازمانهای دانش- بنیان برای جلوگیری از تغییرات ناخواسته در منابع انسانی و در نتیجه جلوگیری از عدم تحقق ماموریت سازمان؛ -استفاده از بهترین،کوتاهترین و مقرون به صرفهترین فرآیند برای ترسیم و ترمیم مداوم یک برنامه راهبردی با توجه به سرعت تغییرات عوامل بیرونی."