"شعر ابزار اعتراض یکی از مهمترین دلایل رویکرد جوانان به ادبیات،به ویژه به شعر در سالهای دهه 004 اختناق حاکم بر فضای سیاسی ایران بود و شعر به عنوان وسیلهای کارآمد برای بیان خواستهها و اعتراضات مورد توجه قرار گرفته بود به ویژه،آنکه شاعرانی مانند شاملو،فروغ،مهدی اخوان ثالث و اسماعیل شاهرودی و دیگران شعر را به عنوان یک هنر متعهد به سلاحی برای نبرد تبدیل کرده بودند و تلاشها همه بر این بود که آنچه را نمیتوان به صراحت بر زبان آورد در قالب استعاره و به زبان شعر مطرح سازند و بر این اساس کوشش برای درک ظرفیتهای زبان و بار معنایی واژهها و نیز استفاده از استعارهها و سمبلها به دغدغه اصلی شاعران این دهه تبدیل شد.
اگرچه شاعران در هر نسلی،جستجوگر ظرفیتهای ناشناخته زبان به حساب میآیند و تلاش میکنند تا ظرفیت معنایی واژهها را دقیقتر و عمیقتر از کاربران معمولی زبان بشناسند اما در شرایط سیاسی دهه چهل و و بعد از آن تا سال 65 ضرورت این بازشناسی."