چکیده:
در عصر پیچیده, رقابتی و نامطمئن جهانی شدن, تنها از طریق استفاده از نتایج
پژوهشهاست که میتوان راهحلها و راهنماییهای لازم را برای حل مسائل مورد نیاز
جامعه کشف و ارائه نمود. از آنجا که کارآفرینی به عنوان یک عامل کلیدی رشد و توسعه
اقتصادی, اجتماعی و فرهنگی کشورها شناخته شده است, پژوهشهای مرتبط با آن، واجد
اهمیت بسیار است. این پژوهش یکی از مهمترین موضوعات مرتبط با کارآفرینی، یعنی
رابطه و همبستگی بین ویژگیهای تحصیلی, مدیریتی, محیطی, جمعیتشناختی و روانشناختی
دانشآموختگان و میزان کارآفرینی آنان را مورد بررسی و مطالعه قرار داده است. بدین
منظور، ابتدا خلاصهای از مفاهیم و یافتههای بنیادی 50 سال اخیر, در خصوص
کارآفرینی ارائه و سپس نقش هر یک از این مؤلفهها در پیشبینی میزان کارآفرینی
فارغالتحصیلان دانشگاهی، مشخص گردیده است. در انجام این
پژوهش از روشهای تحقیق توصیفی و همبستگی استفاده شده است. همچنین گردآوری اطلاعات
و دادهها به روش کتابخانهای و پرسشنامه بوده است. ابزار گردآوری دادهها یک
پرسشنامه 84 سؤالی (در مجموع با زیرپرسشها 165 سؤال) بوده و مورد بررسی جامعه
(متشکل از دانشآموختگان شش رشته از شش دانشکده دانشگاه تهران در سالهای 1370 تا
1380 در مقطع کارشناسی) 2819 نفر و حجم نمونه 315 نفر و حجم نمونه بازآزمایی 30 نفر
بوده است. برای این منظور، دادههای فارغالتحصیلان گردآوری گردیده, آنگاه با
استفاده از روشهای آماری رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر و روش لیزرل[1] به طراحی
مدل پرداخته شده است. امید است که این پژوهش بتواند برای توسعه کارآفرینی، مورد
استفادهی اساتید محترم, مراکز کارآفرینی, دانشآموختگان و دانشجویان دانشگاهها و
علاقهمندان به کارآفرینی قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"آموزش در مورد خلاقیت, نوآوری, تدوین طرح تجاری[1], تدوین استراتژی بازاریابی؛ متناسب بودن دروس و برنامههای آموزشی رشته تحصیلی با نیازهای بازار کار و جامعه، ارتقای توانمندیها و قابلیتهای فارغالتحصیلان، فراهم آوردن پایهها و شرایط لازم برای کارآفرینی و خوداشتغالی دانشآموختگان، ارائه دانش فنی لازم جهت طراحی و ساخت کالا, طراحی و احداث واحد تولید، مجهز بودن دانشکده از نظر بودجه, ساختمان, تجهیزات, امکانات و کادر علمی، نیازسنجی در ارائه دروس و نظرسنجی از دانشجویان، دسترسی دانشجویان به استادان مشاور در انتخاب دروس و آگاهی از آخرین نیازها و وضعیت بازار کار، رهنمودها و ضوابط و ملاکها در انتخاب دروس و حوزه آزادی عمل و انعطاف، ایجاد ارتباط بین فارغالتحصیلان قدیم و جدید با دعوت برای سخنرانی و بحث و گفت وگو جهت بهرهمند شدن از تجارب آنان، ارائه دروسی در زمینه راهاندازی و مدیریت کسبوکارهای کوچک, بازاریابی, امور مالی و بازرگانی، انجام دادن پروژههای تحقیقاتی در مورد ایجاد کسب و کارهای جدید و مرتبط با رشته تخصصی خود، تسهیل آشنایی و ارتباط با سازمانهای تخصصی در زمینه دستیابی به سرمایه و مشاورههای مدیریتی, حقوقی, مالی, بانکی, بیمه, مالیاتی، ترغیب و جذب فارغالتحصیلان به کارآفرینی __________________________ [1] .
حجم نمونه آماری این تحقیق به روش نمونهگیری تصادفی (استفاده از قواعد جداول اعداد تصادفی) تعداد 315 نفر (به ازای هر متغیر مستقل، حداقل 31 نمونه) و حجم نمونه بازآزمایی 30 نفر (از هر رشته، پنج نفر) از فارغ التحصیلان شش رشته الکترونیک ، طراحی صنعتی, حقوق قضایی، زبان و ادبیات روسی، علوم اجتماعی(گرایش تعاون)، جغرافیا (گرایش شهر و روستا)، (از دانشکدههای فنی، هنرهای زیبا، حقوق، زبانهای خارجی، علوم اجتماعی و جغرافیای دانشگاه تهران) را در بر گرفته است که دارای تحصیلات کارشناسی در رشتههای خود بوده و به استخدام سازمانهای دولتی و یا شرکتهای خصوصی درآمدهاند و یا به ایجاد کسبوکارهای جدید و نوپا اقدام نمودهاند و حدودا دارای میانگین استخدامی وکسبوکاری برابر با 5 سال بوده و عدهای نیز جویای کار میباشند."