خلاصه ماشینی:
"1اما باید گفت که اگر رهگذری فیلم را ببیند و با محتوای فیلم و نیز داستان پرمصیبت چگونگی اجازه گرفتن و اکران فیلم آشنا شود،آگهی تسلیت را چندان بیمناسبت تلقی نخواهد کرد;چرا که فرمانآرا از «فلسفهی مرگ و هستی سخن میگوید و سکانس اولیه فیلم با قصد رفتن به بهشت زهرا شروع میشود و در همان آغاز فیلم روایت مرگ جاری میشود».
در سال 96 به ایران میآید و باز سناریوهای مختلفی مینویسد،اما با هیچ کدامشان موافقت نمیشود و این داستان پردردی است که کوشندگان توانا و دلسوز ما باید در خارج از کشور به جستوجوی فرصت و زمینهی کاری مناسب بگردند،و برای آنها در مملکت خودشان جایی نیست.
این چنین است که وقتی فرمانآرا پس از 32 سال فیلمی در ایران میسازد،در جشنوارهی هجدهم فیلم فجر هشت سیمرغ بلورین دریافت میکند و در خارج از کشور نیز موفقیتهایی چشمگیر،به دست میآورد(برندهی جایزهی ویژهی فستیوال مونترال 0002-فیلم منتخب تماشاگران در جشنوارهی شیکاگو و برگزیدهی جشنوارهی نیویورک)و حال آنکه ممکن بود با عدم موافقت مسوولان امر،این فیلم هم ساخته نشود."