خلاصه ماشینی:
"فصل هشتم کتاب به طور جامع به سرزمین مغرب(شمال آفریقا)اختصاص یافته است نویسنده در آغاز با ذکر مختصری از تاریخ کهن این سرزمین،به تقسیمات متعدد مغرب از دیدگاه جغرافیادانان اسلامی اشاره کرده و با اساس قرار دادن تقسیمات سه گانه مغرب به مغربدانی(افریقیه)،اوسط و اقصی به بررسی جغرافیای تاریخی شهرهای هر ناحیه میپردازد.
فصل نهم کتاب که از نظر حجم صفحات کمتر از یک چهارم فصل پیشین است،عنوان«الجزایر دریای مدیترانه»یافته و در آغاز به بررسی وضع تاریخی و جغرافیایی صقلیه(سیسیل)و شهرهای آن میپردازد؛در حقیقت میتوان این قسمت را نوعی بررسی اوضاع سیاسی اجتماعی و فرهنگی سیسیل از آغاز تا پایان دورۀ نورمانها دانست(ص 411 به بعد)که به شهرهای مهم آن چون پالرمو، قصریانه،جزیره قبرس،جزیره ساردنی،و بالئار نیز عنایتی ویژه گشته است.
نویسنده در آغاز فصل با ذکر روایات متعدد در باب وجه تسمیه اسپانیا و اندلس،به وضع طبیعی آن جا به ویژه کوهستانی پیرنه، کتلها(معبرهای کوهستانی)و رودهای آن،بررسی تاریخ باستان اسپانیا و حملات اقوام جهانجوی چون:یونیانیان، رومیان،گوتها و واندالها پرداخته و ضمن بیان این نکته که فصل نهم کتاب«جغرافیای تاریخی کشورهای اسلامی»در حقیقت نوعی بررسی اوضاع سیاسی،اجتماعی و فرهنگی صقلیه(سیسیل)از آغاز تا پایان دوره نورمانها است «مسلمانان پس از فتح اسپانیا این سرزمین را بر اساس تقسیمات قبلی که احتمالا از زمان رومیان و گوتها معمول بوده،به پنج ولایت مهم تقسیم کردند»(ص 457)،جغرافیای تاریخی اندلس را به پنج ولایت تقسیم و هر یک از شهرهای آن را ذیل نام هر یک توصیف میکند."