خلاصه ماشینی:
"اما آنچه که بیشترین تاثیر را در شکلگیری شالوده کار من داشته از سویی عشایر بودناجداد من و زندگی آنان در طبیعت بوده و از سوی دیگر وجود حجاریهایی که اغلب متعلق بهتمدنهای باستانی ایران است.
در چنین آثاری که در دل کوه وجود دارند طبیعت به عنوانمکانی برای ارایه اثر هنری انتخاب شده است.
تفاوت کارهای من با آثار باستانی در این است که آنچه در محیط اطراف حجاریهای منهستند به آنها معنی میدهد و تبدیل به اثر هنری شدهاند.
صاویری که شما در کنار رودخانهها حجاری کردهاید معرف چه چیزی هستند؟آیا آنها درمورد موقعیت ما در جهان به همان اندازه که پرسش مطرح میکنند،پاسخدهنده نیز هستند؟ تصاویر نقش زده شده شامل ماهی،خرچنگ،پرنده،بز،مار و نقش دست و پای انسان و گاهینیز چرخه حلزونی میباشند.
در عین حال احیاء آیینی کهن است که طبیعت ستودنی است و زمزمه آبشنیدنی،پرسشی که این آثار یعنی حجاریها ایجاد میکند این است که چرا این موجوداتزندهای که در بستر آب یا پیرامون رودخانه وجود داشتهاند،دیگر وجود حقیقی ندارند و بهصورت مجازی در حد تصویر نقش زده شدهاند؟چرای بقایای آنان فسیلگونه است؟نسلبعدی که با این نقشها مواجه خواهد شد چه استنباطی از آنها خواهد داشت؟از سویی دیگررویایی را میماند که دوست دارم طبیعت به همان صورتی که هست طبیعی باقی بماند.
آثار شما اغلب با دست انجام میشوند و تا حدودی زمختهستند این شاید در راستای درک مکان و حیاتی است که آنرا احاطه نموده است و در دوران ما نیز وجود دارد.
حال شما چگونه با تأثیر از این تجارب یک اثر راایجاد و کامل میکنید؟ اگرچه من با ابزار صنعتی برای ایجاد حجم آشنایی دارم ومیدانم به واسطه آنها میشود تغییرات زیادی در طبیعتایجاد کرد."