چکیده:
رسانههای اصلی غربی در مقابل دنیای غیرغربی و خصوصا کشورهایی که فرهنگهای متفاوت و بعضا چالشی دارند، به گونهای کاملا مغرضانه و هدفمند عمل میکنند. این رسانهها با ذهنیت شهروندان امریکایی و اروپایی کاری کردهاند که آنها به عنوان مثال، وقتی نام چین را میشنوند، به یاد درگیری میان گروههای معترض و دستجات سربازان در میدان تیان آن من این کشور میافتند. مالزی نیز به همین سیاق، درگیری میان مسلمانان و مسیحیان را تداعی میکند و همین رویه در مورد کشورهایی چون تایلند، اندونزی و ایران نیز صادق است. به طورکلی رسانههای غربی تلاش میکنند تا جایگاه و منزلت واقعی غیر غربیها را به دلخواه خود تقلیل دهند و مفاهیم مورد نظرشان را طنینانداز کنند.
خلاصه ماشینی:
اين رسانهها با ذهنيت شهروندان امريكايي و اروپايي كاري كردهاند كه آنها به عنوان مثال، وقتي نام چين را ميشنوند، به ياد درگيري ميان گروههاي معترض و دستجات سربازان در ميدان تيان آن من اين كشور ميافتند.
اما، تقليلگرايي چرا؟ وقتي كه ما به تيان آن من ميانديشيم، چرا فقط تصوراتي در مورد گروههاي معترض و دستجات سربازان به ذهنمان خطور ميكند؟ بارها و بارها از صحنه خونين آنجا استفاده ميشود تا صرفاً از چين تصويري به عنوان يك رژيم ضد دمكراسي ارايه شود و اين كشور به عنوان كشوري مخالف «ارزشهاي دمكراتيك» غربي معرفي شود.
به ندرت ميتوان اخبار مثبتي را در مورد چين و يا هر كشور ديگر «غيرغربي» خواند مگر اينكه دستورالعملي (از جانب غربيها) براي تقويت مثلاً انتخابات در اين كشورها ارائه شده باشد و اخبار مثبتي در اين موارد پخش شود.
اگر زماني پيراهن قرمزها و دولت تايلند بتوانند مشكلات ميان خود را حل كنند، اين كشور مطمئناً از رادارهاي ما ناپديد خواهد شد.