خلاصه ماشینی:
"شاید اگرکودکی را مییافتیم که وسیلهای برای بیان اندیشۀ خود داشت،میتوانستیم به کنه علم زبانی او پی ببریم،لیکن متأسفانه نمود و بازتابظاهری دانش زبانی کودک،به جز الفاظ و آواهایی نه چندان واضحچیز دیگری نیست اما این بازتابهای کمرنگ طلیعهای از شعاعهاینورانی کمال در زبان کودک است.
همانطور که قبلا اشاره شد با الهام از ایدههای اسکینرزبانشناسانی چون بلومفیلد10،سپیر11و هاکت12در دهههای1940 و 1950 تقریراتی در باب چگونگی فراگیری زبان اول عرضهداشتند لیکن،صرف نظر از محاسن و معایت کلی نظرات ایشان آنچهاز تمامی این آراء میتوان دریافت توجه بیش از حد به جنبههایصوری و ساختاری زبا و نادیده گرفتن ذهن و نقش فعال آن است.
بهرحال،سه ایراد اساسی بر نظریه رفتارگرایی وارد و این سهایراد از آنجا ناشی میشود که آزمایشات روی حیوانات انجام میگیردو سپس در مورد انسان تعمیم داده میشوند،این اشکالات عبارتند از: الف-در مورد آزمایشاتی که روی حیوانات انجام میگیردعامل«اجبار»مطرح است یعنی حیوان مجبور به فراگیری رفتارخاصی است،اما کودک مجبور به یادگیری زبان نیست.
البته این برداشت نادرست است زیرا اگر چنین میبود و فراگیری زباندر کودک تنها از طریق تقلید صورت میپذیرفت کودک در تولیدساختارهای جدید ناتوان بود و در مورد کودکانی که مبتلا به عارضۀزبانپریشی13یا کر و لالند دستیابی به توانش زبانی چگونه میسرمیشود؟ طرفداران دستور زایشی-گشتاری14،پیدایش ساختارهایناصحیح کلمات را ناشی از تعمیم افراطی15میدانند.
تأثیر زبان بر ذهن نسبیت زبانی اصطلاحی استکه اولین بار توسط بنیامینورف24برای توصیف دیدگاهی افراطی با این مضمون که زبان تعیینکنندۀ مسیر تفکر ذهنی است مطرح شد او معتقد بود زبانی که انسانبدان تکلم میکند به طریقی شکلدهندۀ تصورات او از جهان خارجاست."