خلاصه ماشینی:
"بهرهگیری و استفادۀ مطلوب از عواملتولید،به گونهای که جامعه بتواند در بلند مدت،ساختار اقتصادی کمتحرک مبتنی بر تولیدسنتی،تک محصولی و تجارت بسته وخودکفای منطقهای موجود خود را دگرگون سازدو به ساختار جدیدی متناسب با سطوحتولیدی-بازرگانی کشورهای پیشرفتۀ صنعتیجهان دست یابد،نیازمند فضایی مناسب وتفکری علمی و رشد یابنده است که در درون آنبتوان اوضاع اجتماعی و فرهنگی لازم را برایرشد و توسعۀ اقتصاد ملی فراهم ساخت.
تجربه موفق کشورهای در حال توسعه،بهویژه در شرق آسیا،بدون تردید این پرسش رانیز مطرح میسازد که دلایل و علل اصلی رشدشتابان آنها در مقایسه با دیگر کشورهای کمتر توسعه یافته،کدام است؟ مهمترین عوامل را میتوان چنین برشمرد: 1)مدیریت سیاسی پایبند به فراگردتوسعۀ اقتصادی-اجتماعی 2)پیگیری راهبرد محوری توسعۀ صنعتی 3)تأکید بر آموزش و پژوهش و تربیتنیروی انسانی 4)نگهداشت سطح بالای پسانداز وسرمایهگذاری در دورۀ بلندمدت 5)تأکید بر باز بودن فضای اقتصادی کشوربه روی سرمایه و فنآوری خارجی و ادغاماستراتژیک در بازار جهان 6)پذیرش سهم اندک از تولید ناخالصملی توسط دولت و اولویت دادن به بخشخصوصی 7)اعتقاد به اصل رقابت و پذیرش انگیزهکسب سود و تراکم سرمایه در فعالیتهایصنعتی-تجاری 8)اولویت دادن به واحدهای بزرگ ومجتمعهای عظیم صنعتی-تجاری در زمینۀصادرات 9)اتخاذ سیاستهای کارآمد اقتصادی،متوازن و هماهنگ با جریان توسعه در هرمرحله از رشد اقتصادی-اجتماعی 10)بها دادن به تفکر علمی و رویکردهایمنطقی به مسائل و همراه کردن مردم باشیوههای تفکر علمی و رفتار منطقی 11)رعایت نظم و انضباط کاری و پذیرشآن توسط عموم مردم 12)تعقیب سیاستهای خارجی سازنده،متضمن حد اکثر همکاری با کشورهای مختلفبا حد اقل تنش در روابط خارجی با هدف ایجادثبات سیاسی-اقتصادی در کشور مجموعۀ این شرایط سبب گردیده است کهدر این کشورها،سهم سرمایهگذاری در تولیدناخالص داخلی،به منزلۀ عامل اصلی رشداقتصادی،طی سه دهه،روندی افزایشی داشتهباشد."