خلاصه ماشینی:
"شعر دیگران (به تصویر صفحه مراجعه شود)چسلاو میلوش شاعر لهستان 1911-2004 میلوش شاعری ضد استالینیسم بود وو به همین دلیل ناچار به ترک وطنشد او در دههی 1950 کتابی نوشت بهاسم(انسان دربند)که چند فصل آن بهفارسی ترجمه شده است.
ترس ما ترس ما لباس شب نمیپوشد در تابوت جغد ندارد در تابوت برنمیدارد شمعی خاموش نمیکند سیمای انسان مرده هم ندارد ترس ما تکه کاغذی است در جیب «به وویچک هشدار بده مکان خیابان دلوگا خطرناک است» ترس ما با بالهای طوفان برنمیخیزد بر برج کلیسا نمینشیند واقعبین است شکل بقچهای عجولانه دارد با لباس گرم آذوقه و اسلحه ترس ما سیمای انسان مرده ندارد مردهگان با ما رئوفند آنها را بر شانههایمان حمل میکنیم زیر یک پتو میخوابیم چشمهایشان را میبندیم لبهایشان را درست میکنیم جای خشک برمیگزینیم و دفنشان میکنیم نه چندان عمیق نه چندان سطحی (به تصویر صفحه مراجعه شود)هاجین شاعر چینی 1956 در دوران انقلاب فرهنگی چین کهمدارس بسته و کتابها سوزاندهشده بودند بزرگ شد او بعد از قتلعام دانشجویان در میدان"تیان آنمن"شهروند آمریکا شد."