خلاصه ماشینی:
"بازگشتم تا فرود1 آمدم تا خانه از راهی بزرگ2 این،آری خط پایانی است برآغازها.
هردرختی جز بلوط برگهای مرده را برخاکها افکنده است اما بلوط برگها را روی سطح سخت برف باز خواهد تارها سازد به هنگامی که دیگر چشمها ماندهاند گرم خواب و غرق ژرفای سکوت.
برگهای مرده بس آرام و رام رویهم انباشته.
آخرین گل مرده است آخرین مینادگر از نفس افتاده است در کران کوهای دوردست زرد گل افتاده پست.
3 باز هم دل دردمند جستجوی پای،اما باز میپرسد:«کجای؟» خویش را دادن به پیشامد عقل را گردن نهادن عاجزانه انتهای عشق و فصل فصل را باور نمودن، هیچ،آیا جز خیانت بردل آدم تواند بود؟4 شعر از:«رابرت فراست» ترجمه منظوم از:«محمود فضیلت» عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز پاورقی (1)-تلمیحی است به داستان هبوط حضرت آدم ع.
(2)-اشاره است به راه بزرگ قبول مسئولیت توسط حضرت آدم ع.
(3)-گل زرد رخوتآور است و با«از نفس افتادن»و«پست افتادن»تناسب دارد."