چکیده:
وحی و الهام دو منبع اختصاصی معرفت دینیاند. در این مقاله، معانی و کاربردهای وحی و الهام را در لغت، قرآن و روایات شرح داده، مشخص میسازیم که این دو واژه براساس کدامین معنا یا کاربرد منبع معرفت دینیاند. تعارضی که ممکن است در ابتدای امر میان مدارک و منابع دربارة تفسیر لغوی وحی به نظر برسد، با راه حلی از درون آنها قابل رفع است. افزون برآن، به رغم وجود پارهای اختلاف نظرها، معنای لغوی «وحی» کتابت و کلام پنهان است و سرعت در معنای آن اخذ نشده است؛ چنانکه معنای لغوی «الهام» القا در نفس است و الهی و ربانی بودن مقوّم معنای لغوی آن نیست.
در کاربردهای قرآنی وحی، چه دربارة پیامبران باشد و چه دربارة غیر ایشان، معنای لغوی وحی اراده شده و بعضی ویژگیهایی که مربوط به مصادیق است، دخالتی در ساختار معنای آن ندارد؛ چنانکه دربارة الهام نیز این سخن صادق است. اما در روایات و عرف مسلمانان وحی و الهام از آن نظر که منبع معرفت دینیاند، معنای اصطلاحی خاصی دارند.
خلاصه ماشینی:
"حتی اگر استظهار مزبور انکار شود، تردیدی نیست که در دیگر فرهنگنامههای مورد استناد، برای کاربرد وحی، پنهان بودن شرط نشده، بلکه وحی در اصل به معنای کتابت است، سپس در معانی دیگر همچون اشاره، الهام، القا به دیگری و نیز کلام خفی به کار رفته است.
53 در میان واژهشناسان با سابقه نیز عدهای همچون طریحی آن را چنین تفسیر کردهاند: «واصله فی لغة العرب إعلام فی خفاء» 54 افزون بر آن، در لسان العرب، پس از ذکرمعانی رایج لغوی وحی و نیز نگاهی گذرا به کاربردهای قرآنی و معنا یا اصطلاح کلامی آن، به رغم آنچه درآغاز شرح معانی رایج این واژه گفته است، در پایان، گفتة ابوسحاق را نقل میکند که معنای اصلی وحی اعلام در خفاست و دیگر معانی بدان باز میگردد که با توجه به عدم اظهار نظر ابن منظور در باره آن، مشعر به موافقت با آن و مؤید مدعای ماست.
ممکن است به ذهن خطور کند که این گفته با نتیجهای که در معنای لغوی وحی بدان رسیدید و گفتید: وحی در صورت کاربرد به نحو ثلاثی مجرد به معنای نگارش و کتابت است، در تعارض است؛ پس چگونه معنای لغوی وحی در آیة فوق را کلام پنهان دانستید؟ در پاسخ به این اشکال لازم است خاطر نشان سازیم که پیشتر گفتیم براساس راه حل ارائه شده گرچه مصدر و اسم مصدر در ثلاثی مزید از باب افعال، ایحاء، تنها یک معنا دارد و آن به معنای القا یا اعلام پنهانی است، اما در ثلاثی مجرد بدون حرف اضافه و ثلاثی مجرد با حرف اضافه، مصدرها و اسم مصدرهای هر دو لفظی واحد و مشترک (وحی) بوده، درعین حال دومعنای اصلی دارد: 1."