چکیده:
یکی از بخشهای مهم زمینهسازی دولت برای ظهور، در حوزه «انسان» انجام میشود. از آنجا که علم روانشناسی، به مطالعه روان و رفتار انسان میپردازد و شاخههای مختلف آن تمام عرصههای زندگی انسان را دربر میگیرد، باید بررسی شود که آیا این علم میتواند در دولت زمینهساز و در جریان زمینهسازی نقشی ایفا کند یا خیر؛ زیرا غفلت از مطالعه این علم، در حقیقت غفلت از انسان و نقش آن در زمینهسازی ظهور است. علاوه بر این، اگر بخواهیم روانشناسی را یکی از ابزارهای زمینهسازی ظهور قرار دهیم، این پرسش مطرح میشود که آیا میتوان به کمک این نظام موجود، به این هدف نایل شد یا اینکه لازم است در نظام روانشناسی، بر مبنای مؤلفههای مهدویت، تغییر و تحول اساسی رخ دهد. پژوهش حاضر با ارائه دو فرضیه، با روش توصیفی به بررسی این موضوع میپردازد و نتیجه میگیرد که زمینهسازی ظهور حضرت مهدی( به روانشناسی، و روانشناسی نیز به زمینهسازی ظهور نیاز دارد. بنابراین، لازم است که روانشناسی موجود، به صورت روانشناسی زمینهساز درآید که دارای پنج ویژگی آرمانگرایی، خدامحوری، عدالتگستری، غایتاندیشی و مهدیپژوهی است.
خلاصه ماشینی:
"اما در مکتب اسلام، تاریخ انسان به سمت رخداد نهایی یعنی ظهور حضرت مهدی( پیش میرود و انسان نیز برای کمال فردی و اجتماعی، ناگزیر است خود را در این مسیر قرار دهد و با امام که انسان کامل است، ارتباط برقرار کند و به آن الگوی شخصیتی نزدیک شود تا در نهایت به قرب خداوند برسد که «همهچیز به سوی خدا بازمیگردد».
به اعتقاد جانز، میتوان از وحی الهی، سنت دینی یا ایمان، محتوای روانشناسی را استخراج نمود؛ زیرا وقتی آیینی هدف خود را به کمال رساندن انسان میداند، بیشک برای رسیدن به آن، الگویی را نیز معرفی مینماید که ممکن است با الگوهای دیگر متفاوت باشد، اما تمام نیازهای او را تأمین کند.
263 نگاه سکولار به روانشناسی و بهطور کلی علم، بر این اساس استوار نیست، بلکه دین و خدا را به عنوان یک واقعیت روانی انکارناپذیر میپذیرد، اما فقط در محدوده ارتباط معنوی و تجربی با خدا، بدون اینکه بر ابعاد مختلف زندگی انسان اثر بگذارد؛ در حالی که روانشناسی زمینهساز ظهور، محتوا و روشهای خود را بر پایه اطاعت خدا قرار میدهد؛ زیرا اولا برقراری رابطه عبودی با خدا، پیشنیاز رابطه با ولی خدا و زمینهسازی برای اوست و ثانیا روانشناسی، ابزاری برای کمک به انسانها در راه رسیدن به کمال و سعادت است.
تا وقتی زندگی این دنیا در فعالیتهای علمی ما جنبه اصالتی داشته باشد، نهتنها زمینهسازی محقق نمیشود، بلکه همان اهداف دنیوی روانشناسی مثل سلامت روانی نیز تأمین نمیگردد؛ زیرا سلامت روانی در نگاه اسلامی و فرهنگ مهدوی، رابطه تنگاتنگی با آخرتگرایی دارد و بالتبع دنیاگرایی، یکی از عوامل اصلی آسیب روانی محسوب میشود."